رژیم جمهوری اسلامی و سیاست محرومیت ‌زایی در اقلیم بلوچستان

✍🏻یوسف بلوچ

از زمان رضا پهلوی تا حال، سیاست تضعیف ملت بلوچ و محرومیت‌زایی در مناطق بلوچ‌نشین بطور مستمر اجرا می‌شود و همه تلاش‌ها بر این بوده که بلوچ‌ از نظر سیاسی، اقتصادی و آموزش کاملا تضعیف شود و این ادعا طبق آمارهای رسمی رژیم تایید می‌شود.

بنابر مرزی بودن اقلیم بلوچستان و داشتن مرزهای آبی و خاکی طولانی و همچنین مرز مشترک با افغانستان و پاکستان، مافیای سپاه پاسداران این منطقه را برای ورود مواد مخدر و ایجاد بازار اختصاصی آن در نظر گرفته است.

صادرات از گمرگ‌های آبی و خاکی اقلیم بلوچستان و همچنین سازماندهی واردات و بخصوص مواد مخدر سود هنگفتی را برای رژیم فراهم کرده است.
و فقر و محرومیت ملت بلوچ در این بین باعث خواهد شد که در کار رژیم کوچکترین خللی ایجاد نشود.

لذا سیاست محرومیت‌زایی عملا باعث شده تا رژیم به خواسته‌های خود دست پیدا کند.

مولانا_عبدالحمید در مصاحبه‌ای گفته بودند: «مسئله‌ای که از گذشته وجود داشته این بوده که استان را امنیتی کرده‌اند و امنیتی کردن استان سبب شده سرمایه‌گذار نتواند با خیال راحت بیاید و در بخش‌های خصوصیِ اینجا سرمایه‌گذاری کند».

سیاست‌های رژیم در دو سو، هم ایجاد ناامنی و هم عدم ارائه مجوز به سرمایه‌گذاران بومی باعث شده تا سرمایه‌گذاران بومی و خارجی نتوانند به فکر سرمایه‌گذاری در بلوچستان که یکی از استراتژیک‌ترین مناطق جهان است، باشند و این موضوع باعث تشدید بیکاری و فقر شده است.

به یقین می‌توان گفت که سیاست محرومیت‌ زایی ، ناامن نشان دادن بلوچستان و جلوگیری از سرمایه‌گذاری، برنامه‌های رژیم جمهوری اسلامی برای تأمین منافع و پیشبرد اهداف شوم خود در بلوچستان، ایران و منطقه است.

اما متأسفانه در موضعی دور از انصاف بعضی از تحلیلگران و حتی گروهی از تحصیلکردگان بلوچ، ملت بلوچ‌ را مقصر وضع موجود، یعنی فقر، می‌دانند که نشان از سهل‌انگاری در کسب آگاهی از اوضاع و شرایط منطقه و همچنین عدم شناخت سیاست‌های رژیم است.

اجرای این سیاست‌ها از زمان پهلوی تا به امروز، گواه است که اگر بعد از جمهوری اسلامی، رژیم تمرکزگرای دیگری در ایران برسر کار بیاد، وضعیت ملت بلوچ تغییری نخواهد کرد.

بنابراین لازم است که از هم‌اکنون برای رسیدن به حق حاکمیتملی بلوچ و تقسیم قدرت سیاسی در ایران آینده تلاش و مبارزه کرد.

همه ملیت‌ها در جغرافیای ایران با سیاست تضعیف مواجه بوده اند و همه همانند ما به رنج و درد مبتلا هستند و لازم است که اتحاد بین ملیتها از هم اکنون برای بدست آوردن قدرت و محو تفکر مرکزگرایی، شکل بگیرد.

این تنها راه است؛ اپوزیسیون غیرفارس و فدرال خواهان اعم از فارس و دیگر ملل، باید در کنار هم مبارزه کنند و آینده‌ای روشن با بدست گرفتن حق تعیین سرنوشت خود رقم بزنند.

Be the first to comment

Leave a Reply

Your email address will not be published.


*