چرا حاکمیت ایران برای مسائل اجتماعی بلوچستان نسخه های امنیتی می پیچد؟

✍️میرچاکر بلوچ 

اگر قرار است به نقطه اوج یا همان توسعه بلوچستان نگاه کنیم باید تمامی  شرایط کمی و کیفی زیست اجتماعی فرهنگی را با دیدی وسیع و باز بنگریم.

 آن‌وقت مشاهده می‌گردد که سپاه تروریستی در بلوچستان تمامی نگاه های به توسعه را از اذهان مردم پاک کرده و بسمت دیگر مشغول می‌کند که به چند مورد در ذیل اشاره می کنم:

۱_ سرداران نامی

 ۲_ بعضی از روحانیون حکومتی 

۳_بستن مرز و کشتار جوانان سوختبر ما

راه حل چیست؟

حال در ابتدا باید افرادی را پیدا کرد که تفکرشان آبادانی بلوچستان باشد 

برایمان فرقی ندارد چه کسانی و از چه طیف هایی باشند، مهم این است که دارای تفکر آبادانی باشند.

تا کی ما نقش رعیت را بازی کنیم برای حکومت قاتل و جانی که به هیچ‌کس رحمی نمیکند؟! 

وقتی که ما به عنوان یک عضو در بعضی احزاب میتوانیم مردم بلوچستان را از نقشه های سازمانی و بالادستی در حاکمیت آگاه کنیم که مردم ما را به عنوان یک رعیت؛ نه یک شهروند نگاه میکنند. اگر این اجرایی بشود میتوانیم از دو عامل اصلی که موجب عقب ماندگی ما است دوری کنیم و این دو فاکتور منفی:

 ۱_باور شخصی 

۲_ قومیت

 این دو عامل همان عواملی هستند که موجب عدم پیشرفت جوانان بلوچستان شده است. جامعه بلوچستان بدون داشتن فاکتور های مختلف و دیدگاه های مختلف فکری و اندیشه توسط مردم به هیچ‌جا نخواهد رسید. ما در توسعه بلوچستان نیازمند دستان یاری دهنده و قدرشناس و دلسوز هستیم.

همانطور که میدانیم در واقعه اخیر شستون (سراوان) ، این حکومت دست به کشتار گسترده زد تا مردم را به سکوت دعوت دهد و در این راه از دو سوپاپ اطمینان (سردار و روحانی) استفاده کرد. 

این دو سوپاپ در واقع مانع این شدند که مردم و جوانان بفکر آزادی و حق طلبی بروند، که مشخص میشود تماماً برای فریبکاری است.

دوستان آیا برای شما سوال نشده، در جریان کشتار سوختبران در سراوان  توسط حاکمیت، بجای فرستادن کمیسیون امنیت ملی باید کمیسیون های اجتماعی و اقتصادی از همین جوانان تحصیلکرده بلوچ انتخاب کند تا با بیان کردنش، این معضل بزرگ را توسط همین جوانان  حل کنند؟!

حاکمیت هنوز در سطح ساختار نتوانسته نسبت به این قضیه مسئله یابی درست انجام دهد به همین خاطر گفتگوی درستی صورت نمی‌گیرد چراکه شرایط اول گفتگو زبان مشترک است و اگر زبان مشترک که همان گفتگو است وجود نداشته باشد، گفتگو ناقص می ماند و با کلک های بیشتر و فرستادن سرداران نامی و روحانیون حکومتی شرایط اعتراضات را به سمت سکوت هدایت میکند و بعد از چند سال دوباره شاهده اینچنین مسئله ای خواهیم بود که همیشه قضیه دردناکی به ارمغان می‌آورد. 

ما از  متخصصان حوزه علوم انسانی بلوچ، کسانی چون جامعه شناسان و روانشناسان و اقتصاددانان درخواست داریم تا به این حوزه ورود کنند و مردم را متوجه کنند که این فقر و درست کردن سناریویی همچون سرداران سپاه و علی خامنه ای است تا از خیزش مردم بذای حق طلبی جلوگیری کرد.

اما حاکمیت اینگونه سرمایه های علمی  از روشنفکران و فعالان در این عرصه را مورد آزار و اذیت و حتی زندانی کردن و تا اعدام پیش برده و می‌برد.

اما تعجب آورتر این است که وقتی موضوع تقسیم استان مطرح میشود  نخبگان و نهادهای علمی ما بعد از مطرح کردن تقسیم استان واکنش نشان میدهند، و این نشان ضعف و ترس ما مردم از حاکمیت جمهوری اسلامی دارد.

حال فکر اساسی تر اینکه همه تشکل های داخلی و خارجی برای رسیدن به حاکمیت ملی دست به دست هم بدهند تا یکبار برای همیشه اتفاق خوبی برای بلوچستان و‌ مردم بیفتد تا از رعیت بودن به سمت خودکفایی و پیشرفت پیش برویم.

Be the first to comment

Leave a Reply

Your email address will not be published.


*