نامه محمدصابر ملک رئیسی، زندانی سیاسی؛ ثابت کنید گروگانگیری برادری برای بازگشت برادر دیگرش جواب نخواهد داد

رسانک / محمدصابر ملکرئیسی، زندانی سیاسی. بلوچ که اکنون به عنوان زندانی تبعیدی در زندان اردبیل به سر می برد در نامه‌ای سرگشاده به مناسبت عید فطر از تهدید دوباره پدر و مادر مسن و بیمار خود توسط نهادهای امنیتی خبر داده است. آقای ملک رئیسی ضمن تبریک عید به والدینش خطاب به نهادهای امنیتی هشدار داده است که در صورت تکرار این تهدیدها از اقدامات گذشته آنان تاکنون برای همگان سخن خواهد گفت.

آقای ملک رئیسی در بخشی از این نامه نوشته است: “باید بدانند که از این تاریخ به بعد، از این بار صدم و هزارم به بعد! در صورت تکرار چنین اقداماتی نه به صورت کنایه و اشاره بلکه به صورت شفاف و واضح و صریح برای همگان اقداماتشان را از گذشته تاکنون به صورت مفصل توضیح خواهم داد و اقدامات لازم را نیز انجام خواهم داد حتی اگر به قیمت جانم تمام شود”.

متن کامل این نامه که جهت انتشار در اختیار هرانا قرار گرفته است عینا در ادامه می‌آید:

“با عرض سلام و ادب خدمت پدر و مادر بزرگوار و عزیزم
پدر جان و مادر جانم!
از دست دادن نعمت در کنار بودنتان برایم بسیار سنگین است و از این بابت که در این زمینه انجام وظیفه‌ای نمی‌توانم بکنم معذرت می‌خواهم و طلب بخشش دارم. ابا جانم و بی بی گل جانم! شما خورشید و ماه من بر روی زمین هستید و صمیمانه دوستتان دارم و عاشقتان هستم! ناراحتی شما برای من زجرآورترین عذاب ممکن است. از اینکه باعث شده‌ام سال‌ها در ناراحتی و انتظار بسر ببرید واقعا متاسف هستم. اما همانطور که خودتان می‌دانید من کاملا بی‌تقصیرم و ناخواسته و به صورت اجباری این وضعیت را برایتان به وجود آورده‌ام.
پدر جانم و مادر جانم! امسال یازدهمین سال دوری از شماست و دوازدهمین عید فطری است که در کنارتان نیستم تا رسم ادب به جا آورده و عید را تبریک گفته و دست‌های مهربانتان را ببوسم و بابت کوتاهی‌هایم در انجام وظایف فرزندی‌ام طلب حلالیت کنم. به رسم این سال‌های اسارتم از برادرم می‌خواهم از طرف من به شما در روز عزیز عید فطر عرض ادب کرده و دست‌هایتان را ببوسد و خود نیز در همین جا و در این نامه عید را تبریک گفته و طلب بخشش از تمام حق‌هایی که بر گردنم دارید و کوتاهی‌هایی که در این باره انجام داده‌ام و مهم‌تر از همه باعث ناراحتیتان هستم، دارم.
از شما می‌خواهم که از صمیم قلب حلالم کنید و همچنان مثل قبل دعای خیرتان را بدرقه راهم کنید تا در این روزهای اسارتم لغزشی نکنم و جا نزنم، انشاالله! ابا جانم و بی بی گل جانم! از این روزهای سخت و جان‌فرسا اندوهگین نباشید. وعده پروردگارمان حق است که می‌گوید. از داد و ستدی که با من کرده‌اید در عوض جان و مالتان بهشت برای شماست! و نیز می‌گوید این است رستگاری بزرگ! حال با استقامت در این راه و صبر و تحمل پیشه کردن وارد همان تجارتی با پروردگارمان شده‌ایم که خودش در قران از آن سخن می‌گوید! پس برای تجارت با پروردگارمان و رستگاری بزرگ خوشحال شوید و استقامت کنید و صبر را پیشه راه خود سازید تا وعده حق پروردگارمان محقق شود و نیز ثابت کنید این روش گروگانگیری برادری برای بازگشت برادر دیگرش اشتباه و مردود بوده و جواب نخواهد داد. سنت شکنی کنید و این سنت زشت و ظالمانه را در هم شکنید تا از این پس پدر، مادر و برادری از ملتمان سرنوشتی چون من و شما برایش رقم نخورد.

در ضمن این اقدام اخیر برخی اصلا بابت ناراحتیتان نشود. چون نشان از اوج استیصال و ناامیدیشان از جواب رد شنیدنشان از طرف من بود که در چند نوبت مطرح کرده بودند و در اولین و همچنین آخرین نوبت در دهم ماه رمضان مطرح کرده بودند و در بیست و هفتم ماه رمضان چنین عمل کرده و شما پدر و مادر پیرم این گونه تهدید به در زندان ماندن من، کرده‌اند. باز هم مثل قبل گروکشی کرده و آن شرط عاری از عدالت را پیش کشیدند که آزادی من در قبال بازگشت برادرم است.

با اینکه باعث آزردگی خاطرتان شده اما باید خوشحالتان کند! که جواب رد شنیدنشان از طرف من و محکم و استوار ایستادنم بر آرمانم که آرمان حسین ابن علی است اینطور خشمگینشان کرده است که این گونه نسنجیده عمل کرده و مرا به در زندان ماندن تهدید کرده‌اند. باید بدانند که این طور آزردن یک پدر و مادر بیمار رسم اسلام و حق جوانمردی نیست که از آن دم می‌زنند بلکه این اوج نامردی است.

در ضمن باید بدانند که از این تاریخ به بعد، از این بار صدم و هزارم به بعد! در صورت تکرار چنین اقداماتی نه به صورت کنایه و اشاره بلکه به صورت شفاف و واضح و صریح برای همگان اقداماتشان را از گذشته تاکنون به صورت مفصل توضیح خواهم داد و اقدامات لازم را نیز انجام خواهم داد حتی اگر به قیمت جانم تمام شود. و در آخر ابا جانم و بی بی گل جانم! شما را به خدای منان می‌سپارم و به امید پروردگارمان روزهای خوشی خواهند رسید و باز ما در کنار هم زندگی خواهیم کرد!

دوستدارتان و دعاگویتان
محمد صابر ملک رئیسی/ خردادماه ۱۳۹۹/ زندان اردبیل”.

درخصوص نویسنده این نامه گفتنی است، محمد صابر ملک رئیسی در دوم مهر ماه ۱۳۸۸ در سن ۱۷ سالگی بازداشت و پس از تحمل بیش از یک سال در بازداشتگاه اداره اطلاعات زاهدان و زندان مرکزی این شهر، محاکمه و از سوی دادگاه انقلاب به ۱۵ سال حبس در تبعید محکوم شد. آقای ملک رئیسی هم اکنون ایام محکومیت خود را بصورت تبعیدی در زندان اردبیل سپری می‌کند.

Be the first to comment

Leave a Reply

Your email address will not be published.


*