بیایید صدای دادخواھی خانوادهھای شھدای جمعهھای خونین زاھدان و خاش در انقلاب “زن، زندگی، آزادی” باشیم.
در روز جمعهی خونین زاهدان، ۸ مهر ماه ١۴٠١، مردم زاھدان در پشتیبانی از خیزش انقلابی ژینا با شعار “زن، زندگی، آزادی” و نیز با هدف دادخواھی علیه تجاوز جنسی حکومتی که توسط فرمانده نیروی انتظامی شهرستان چابهار به دختربچهی ۱۵ ساله، ماھو بلوچ اتفاق افتاد، برای تظاهرات مسالمتآمیز اعتراضی در زاهدان به خیابان رفتند.
نیروهای امنیتی و سپاه با سنگربندی و آمادگی قبلی در مقابل مصلی و پشت بامهای مُشرف به آن، با رگبار مسلسل از زمین و هوا و با پشتیبانی هلیکوپترهای رزمی نه تنها تظاھرکنندگان را با تیر جنگی به گلوله بستند، بلکه به نمازگزاران داخل مصلی هم رحم نکردند و انسانهای بیگناه دیگری را در آنجا ھم به خاک و خون کشیدند.
در زمانی کمتر از نیم ساعت بیش از صد زن و مرد، پیر و جوان و نوجوان و نیز دو کودک خردسال و ۱۷ نوجوان که نام یکی از آنها هستی نارویی دختربچهی ۷ سالهی بلوچ بود، کشته شدند و بیش از ۳۰۰ نفر به شدت مجروح و معلول و نقش بر زمین گشتند.
بسیاری از مجروحین در مراجعه به بیمارستانها دستگیر و زندانی شدند و بسیاری از جمله جوان سرشار از امید و زندگی، خدانور لجّهای به دلیل محرومیت عامدانه از دریافت خدمات پزشکی در بیمارستانھا جان باختند.
رژیم حتی به ابراهیم ریگی دانشجوی پزشکی که تنها به وظیفهی حرفهای و انسانی خود یعنی کمک به مجروحان جمعهی خونین زاهدان عمل کرده بود رحم نکرد. با وجود اینکه در بازداشت اول سایهی اعدام از سر او کنار رفته و آزاد شده بود، اما رژیم دوباره وی را دستگیر نمود و تحت شکنجههای فراوان در کلانتری ۱۲ زاهدان به شهادت رسید.
با چنین جنایتی، هدف رژیم نشان دادن ضرب شستی به مردمان ایران و به عقب راندن خیزش انقلابی “زن، زندگی، آزادی” و تقویت پروژهی تجزیه هراسی در کشور، با کمترین ھزینه در میان مردم بلوچ بود.
فارغ از باور فعالان سیاسی و حقوق بشری بلوچ در مورد تعداد اعدامیها، نھادھای حقوق بشری ایران و نھادھای بینالمللی از جمله “سازمان عفو بین الملل” بر این باور هستند که با اینکه جمعیت مردم بلوچ در بخش بلوچستان ایران، حدوداً ۳ تا ۴ در صد کل جمعیت ایران تخمین زده میشود، امّا بیش از ۳۰ درصد اعدامھای سرتاسر ایران، از میان مردم بلوچ بوده و بلوچستان بالاترین آمار اعدامهای جهان را نسبت به جمعیتش دارد.
ناگفته نماند که این آمار شامل کشتارھای خیابانی بدون هشدار قبلی، کُشتار سوختبران بلوچ و یا کشتار روزانهی کسانی که قاتلانشان ناشناختهاند و ھمچنان ناشناخته خواھند ماند، نمیشود.
از آنجاییکه رژیمھای تمامیتخواه حاکم بر ایران نسبت به مردم بلوچ، عرب، کُرد، لُر، تُرک ، تُرکمن و… ، نگاھی کاملا امنیتی دارند، طبیعی به نظر میرسد که نتیجهی این نوع نگاه حضور آتش به اختیارترین نیروھای تحت فرماندھی ولی فقیه سید علی خامنهای، در بلوچستان باشد، و امنیت بلوچستان به نیروهای “مرصاد”، زیرمجموعهی سپاه قدس شاخهی برون مرزی سپاه پاسداران انقلاب اسلامی که مافیای قاچاق مواد مخدر و اسلحه و نیز نقل و انتقال سوخت به آن سوی مرزھا را در ید قدرت خویش دارد، سپرده شده است.
از آنجایی که این آتش به اختیارترین نیروھای نظامی و امنیتی ولی فقیه سرنوشت کلی بلوچستان را در دست دارند و از مصونیت قضایی نانوشتهای برخوردارند، دستگیریھا و کشتارھای فراقانونی و انتقامجویانه به طور علنی در ھر گوشهی بلوچستان برقرار بوده و فغان و آه مردم بلوچ بر آسمانھاست.
بیشترین دستگیریھا و بازداشتھا و محکومیتھای بیدادگاهھای جمهوری اسلامی، فرای قوانین حقوقی و قضایی مصوب خود این نظام بوده و مردم بلوچ، کُرد و عرب اھواز با شدیدترین رفتارھای فراقانونی و فراقضایی تبھکارانهی این رژیم روبرو ھستند. با این وجود در خلال ۴۴ سال عمر ننگین این حکومت، حتی یک نفر از جانیان آتش به اختیار ولی فقیه که مرتکب این جنایتها شدهاند نه تنھا مورد مؤاخذه قرار نگرفته است، بلکه به دلیل برخورداری از مصونیت قضایی (IMPUNITY)، به امتیازهای زیادی نیز دست یافتهاند.
زنده ترین و واضحترین شواهد این ادعا، کشتارھای اخیر جمعی جمعهی خونین زاھدان در ۸ مھر ماه ۱۴۰۱ و کشتار جمعی خاش در ۱۳ آبان ۱۴۰۱ میباشند که پس از گذشت این ھمه مدت و دادخواھی خانوادهھای جان باختگان بلوچ تا هنوز راه به جایی نبرده است.
ما به طور جمعی بر علیه مصونیت قضایی این جنایتکاران به شمول آمران و عاملان، و ھمراه و ھمصدا با “سازمان جھانی عفو بینالملل”، از دول و مجامع دموکراتیک بینالمللی و حقوق بشر جھانی میخواھیم که:
الف) کشتار مردم بلوچ در جمعههای خونین زاهدان و خاش به عنوان جنایت جنگی رژیم مورد شناسایی قرار گیرد.
ب) مسئولان رده بالای رژیم جمھوری اسلامی ایران به عنوان آمران، همراه با عاملان این جنایت در دادگاه بینالمللی لاھه تحت اصل عدم “صلاحیت قضایی جھانی” محاکمه و مجازات گردند.
پ) سپاه پاسداران انقلاب اسلامی به عنوان نھاد اجرایی این جنایات، در لیست تروریستی کشورھای دموکراتیک جھان گنجاندہ شود.
ما دو ائتلاف سراسری اپوزیسیون، “همبستگی فراگیر برای آزادی و برابری در ایران” و “کنگره ملیتهای ایران فدرال” بر این باوریم که با توجه به جنبشهای اعتراضی چند سال گذشته و با توجه به اراده راسخ مردم در سرنگونی این رژیم جنایتکار ، تنها شانس پیروزی بر این رژیم ستم پیشه اتحاد و همبستگی ھمہ مردمان گوناگون، در ھر کجای این جغرافیا قرار دارند، امری ضروری و حیاتی است.
بر این اساس در تلاشیم که همبستگی فراگیر میان اپوزیسیون جمهوری خواه، لائیک و فدرالیست را در جهت سرنگونی این رژیم تدارک ببینیم و به امید پیروزی مردمان ایران در راه تحقق دموکراسی و آزادی گام برداریم .
کنگرہ ملیتھای ایران فدرال
ھمبستگی فراگیر برای ازادی و برابری در ایران
Be the first to comment