ایران بعد از سالها سرمایهگذاری سنگین نهایتا ۳۱ شهریور ماه و در میان بحران اقتصادی، خط لوله گوره-جاشک (جاسک) را برای دور زدن تنگه هرمز جهت صادرات نفت افتتاح میکند.
تصمیم برای احداث این خط لوله ۱۰۰۰ کیلومتری از جنوب غرب ایران به بندر جاشک در دریای بلوچستان و با هزینهای ۱.۵ میلیارد یورویی زمانی اتخاذ شد که جمهوری اسلامی به کرّات آمریکا و کشورهای عرب منطقه را به بستن تنگه هرمز تهدید میکرد اما مشکل اینجاست که کل صادرات نفت خود ایران نیز از این تنگه عبور میکند و از طرفی بخش اعظم صادرات غیرنفتی و حدود ۸۰ درصد واردات ایران نیز از همین تنگه هرمز میگذرد.
در زمینه دور زدن کالاهای غیرنفتی، ایران چند سال پیش با کمک هند بندر چهبار را در آبهای ساحلی دریای عمان بهصورت نصف و نیمه راهاندازی کرد و سال ۹۸، سهم این بندر از تجارت بنادر جنوبی تنها ۱ درصد بود.
اول خرداد ماه ۱۴۰۰، مسعود جمیلی معاون دفتر ترانزیت و حمل و نقل بینالمللی سازمان راهداری و حمل و نقل جادهای نیز گفت که به خاطر نبود زیرساختها تاجران مایل به استفاده از این بندر نیستند و برای آنها صرفه اقتصادی هم ندارد.
این در حالی است که علاوه بر سرمایهگذاری دهها میلیون دلاری هندیها، رژیم ایران نیز تاکنون ۱.۳ میلیارد دلار در این بندر سرمایهگذاری کرده است.
برای نمونه بندر شهید رجایی در دل تنگه هرمز سهمی ۵۰ درصدی در کل تجارت غیرنفتی ایران دارد و اصولا تصور دور زدن تجارت خارجی ایران از تنگه هرمز بسیار مشکل است.
ایران نفت خود را که عمدتا در مناطق عرب نشین، (جنوب غرب) تولید میشود از منطقه گوره به بندر خارک یا بنادر دیگر ارسال و از طریق تنگه هرمز به کشورهای خارجی صادر میکند.
اکنون از گوره تا جاشک ۱۰۰۰ کیلومتر خط لوله احداث شده و وزارت نفت نیز میگوید فعلا ظرفیت انتقال این خط لوله ۳۰۰ هزار بشکه در روز است و در آینده به ظرفیت کامل یک میلیون بشکه در روز خواهد رسید.
از طرفی برای اینکه این پایانه نفتی بصورت مستمر فعال باشد، نیاز هست که چهار مخزن ذخیره نفت در بخش خشکی بندر جاشک به ظرفیت ۲ میلیون بشکه، همواره پر باشند، در حالی که تصاویر ماهوارهای شرکت ردیابی نفتکشها، تانکر ترکرز، نشان میدهد یک نفتکش از گوی شناور آبهای ساحلی جاشک در حال بارگیری نفت است، اما مخازن نفت در خشکی هنوز خالی است.
هزینهها و فواید خط لوله گوره-جاشک
معمولا انتقال هر بشکه نفت در خط لولهای به طول ۱۰۰۰ کیلومتر، ۵ دلار هزینه دارد، در حالی که این هزینه برای نفتکشها بسیار کمتر است. بدین ترتیب، هزینههای انتقال نفت ایران به بازارهای بینالمللی از طریق خط لوله افزایش مییابد.
از طرفی ظرفیت صادرات نفت خام و میعانات گازی ایران روزانه دو و نیم میلیون بشکه (در شرایط غیرتحریمی) است و با ظرفیت کنونی خط لوله گوره-جاشک، تنها کمی بیش از ۱۰ درصد نفت ایران را میتوان با دور زدن تنگه هرمز صادر کرد.
همچنین نگهداری و تعمیرات این خط لوله نیز هزینههایی دارد و نهایتا ۱.۵ میلیارد یورو در این پروژه هزینه شده است.
ایران قبل از تحریمهای آمریکا سالانه بیش از ۶۰ میلیارد دلار صادرات نفت، محصولات نفتی و گاز داشت.
در حالی که درآمدهای نفتی به شدت کاهش داشته و ایران درگیر بحران اقتصادی است، صرف هزینه۱.۵ میلیارد یورویی (معادل ۱.۸ میلیارد دلار) برای انتقال تنها ۳۰۰ هزار بشکه در روز مقداری عجیب به نظر میرسد.
ایران با صرف ۱.۸ میلیارد دلار میتوانست دو نیروگاه بزرگ برق احداث کند و دو هزار مگاوات به برق تولیدی کشور بیفزاید و اکنون حداقل با چنین خاموشیهای گستردهای مواجه نبود.
با ۱.۸ میلیارد دلار همچنین میتوان یک پالایشگاه با ظرفیت فرآوری روزانه ۲۰۰ هزار بشکه نفت خام احداث کرد و جلو خامفروشی بخشی از نفت را گرفت.
از بعد امنیت انرژی، عربستان و امارات نیز مانند ایران خطوط لولهای برای دور زدن بخشی از نفت صادراتی خود از تنگه هرمز احداث کردهاند، اما علت هزینه هنگفت آنها، تهدید ایران به بستن تنگه هرمز بوده، در حالی که تاکنون هیچ کدام از کشورهای عرب خلیج تهدیدی علیه صادرات نفت ایران از تنگه هرمز نبوده و اصولا این تنگه عمدتا در کنترل ایران است.
اگرچه احداث بنادر در نقاط مختلف ایران هم از لحاظ تنوع و هم امنیتی یا حتی تجاری در خور اهمیت است، اما به نظر میرسد تصمیم ایران به دور زدن تنگه هرمز فعلا تنها به امور امنیتی مربوط میشود که تصمیمگیری برای این حوزهها که اصولا باید توسط نهادهای مالی، اقتصادی و انرژی کشور انجام شود، توسط نهادهای امنیتی انجام میشود که اولویت آنها اصولا مسائل مالی و اقتصادی نیست.
لذا نباید انتظار داشت که در شرایط کنونی این پروژهها نفع اقتصادی داشته باشد. در صورت بسته شدن تنگه هرمز نیز این پروژهها عملا چارهای برای ایران نخواهد بود، چون چنانچه اشاره شد، بخش اعظم صادرات و ۸۰ درصد واردات ایران از تنگه هرمز میگذرد.
نکته مهم دیگر اینکه در صورت افزایش تنشها میان آمریکا یا شرکای عرب وی با جمهوری اسلامی و بسته شدن تنگه هرمز، زیان اصلی آن متوجه چین و هند بعنوان شرکای اصلی تجاری ایران خواهد شد.
بسته شدن تنگه هرمز اولین ضربه سهمگین را بر اقتصاد چین، هند و کشورهای شرقی وارد خواهد کرد که عمدتا روابط خوبی با ایران دارند.
Be the first to comment