شاید بعد از خواندن این متن کمی عجیب به نظر برسد که در قرن بیست و یکم هستند کسانی که هنوز فاقد شناسنامه و هویت می باشند.
بسیاری از شهروندان در بلوچستان همچنان بدون شناسنامه هستند. این افراد تعدادشان آنقدر زیاد است که در آمارهای دولتی هم نمی گنجند، بسیاری از این مردمان خوش قلب اما بی هویت را میتوان به وفور در حاشیه شهر و روستاها دید.
کسانی که بخاطر تبعیض های رژیم جمهوری اسلامی ایران سال هاست که از نبود شناسنامه رنج می برند و نسل به نسل از این میراث سیاه بهره می برند، کسانی که متعلق به این خاک و آب هستند.
افراد بی هویت علاوه بر اینکه رنج بی هویتی را تحمل می کنند به یک بار روانی دچار بوده و به دلیل تحقیر شدن طولانی از طرف دولتمردان، با حس مازاد بودن مواجه هستند.
از دیگر ضرر های بی هویت ماندن، مخصوصا برای نوجوانان و جوانان عقب ماندن از تحصیل می باشد که در این میان بخش عمدهای از بازماندگان به تحصیل را دختران تشکیل می دهند.
طبق گفته های داوود گلی، مدیر روابط عمومی آموزش و پرورش استان بلوچستان و سیستان، ۶۱ هزار و ۶۷۶ کودک و نوجوان از تحصیل باز مانده اند.
باز مانده از تحصیل، به کودکی گفته می شود که اصلا به کلاس های پایه اول ابتدایی وارد نشده و ترک تحصیل کرده نیز به کسی می گویند که در جریان تحصیل، کلاس های خود را بخاطر دلایلی مانند نداشتن مدارک هویتی رها کرده است.
بی شناسنامه ها جدا از اینکه اجازه ورود به مدارس را ندارند، از تمامی امکانات عمومی و دولتی از جمله حق بیمه، یارانه و دیگر امکانات بی بهره هستند.
واقعیت دیگر این است که برای دریافت شناسنامه، به شناسنامه پدران نیاز است و اگر پدر یا پدر بزرگی فاقد شناسنامه باشد، به تبع آن مسیر دریافت شناسنامه نسلهای بعدی پیچیدهتر میشود.
گفتنی است که افراد به دلیل نداشتن شناسنامهی پدر یا پدر بزرگ باید آزمایش «دیانای» بدهند تا هویت ایرانیشان به اثبات برسد. در چنین مواردی چون مراکز معتبر برای چنین آزمایشهایی در مرکز استان قرار دارد و در برخی موارد هم برای انجام آن باید به تهران مراجعه شود، هرکسی قادر به تأمین هزینههای آن نیست و به فرض تأمین هزینه، مسافت طولانی و مراحل اداری مختلفی را باید طی کند تا تأییدیه لازم برای ثبت احوالش را به دست آورد.
Be the first to comment