به گزارش رسانک به نقل از کانون حقوق بشری نه به زندان – نه به اعدام، ۲۳ آبان ۱۴۰۰، این گزارش را که از درون زندان و با پذیرش خطر بالای امنیتی به این کانون رسیده است، منتشر میکند.
پس از ۴۳ سال از حاکمیت دیکتاتوری جمهوری اسلامی ایران ، آنچه در پشت دیوارهای بلند و مخوف زندانهای زاهدان و زابل و اداره کل زندانهای سیستان و بلوچستان می گذرد هنوز بر کسی آشکار نگشته است. بسیاری از شاهدان این جنایتها اعدام شده اند، بسیاری همچنان در سلولها محبوس هستند و بسیاری از بیان حقیقت وحشت دارند.
اما کسانی هم هستند که شجاعانه این جنایات را افشا می کنند. گزارشی که میخوانید از این نظر بسیار ارزشمند است.
کانون حقوق بشری نه به زندان – نه به اعدام ضمن تقدیر و تشکر از کسانی که در گردآوری اسامی و مشخصات این جانیان تلاش کردند، آرزوی آزادی کلیه زندانیان از زندانهای این حاکمیت خونریز را دارد.
اسامی و جنایتهای ۲۵ ابرجنایتکار در زندانهای مخوف زاهدان و زابل:
۱. محمدحسین خسروی اهل بیرجند مدیرکل، کوتاه قد حدود ۱۵۵ سانتیمتر، ریاکار، دستِ بزن دارد. با قد و قواره بیریخت، همه را دستبند و پابند می زند.
۲. علیرضا سویدی، اهل بیرجند و معاون اداره کل است. وی قاتل حداقل ۲زندانی و یک دزد بزرگ است.
۳. غلامرضا رضایی اهل زابل و مسئول سابق حفاظت زابل می باشد. وی که یک روانی مسلم است علاقه بسیار زیادی به آویزانکردن زندانیان و پروندهسازی برای آنان دارد.
پرسنل و سربازان این زندان بیرحم و قسیالقلب هستند. انگشت پای یک نوجوان سرباز بنام محمدخلیل پیری را که فردی ۵۰کیلویی بود به بهانه خوابیدن در هنگام پستدادن (چنان شکستند) که نمیتوانست راه برود. وقتی موضوع به رسانهها درز پیدا کرد سازمان زندانها از زندان زابل توضیح خواست که (تکذیب کردند) وقتی دوباره موضوع رسانه ای شد و دروغ آشکار آنها به مقامات بالاترشان رو شد (…) زندان بنام حسن میر، به ریاست زندان خاش تنزل یافت و منتقل گردید.
اما غلامرضا رضایی چون مدیرکل زندانهای وقت علیرضا بابایی از او حمایت کرد هر چند قرار بود به عنوان مددکار به زندان چابهار منتقل شود، اما در سمت خود باقی ماند و اینبار گستاخانهتر از پیش جنایت میکرد و مدعی بود که پارتی گردنکلفتی در تهران دارد!
۴. محمد مالکی، اهل بیرجند، همجنسباز! جوانهای خوش بر و روی زندانی را به قرنطینه میکشاند و امکانات در اختیار آنان میگذارد و تا تصور کنید، کارهای خلاف اخلاق میکند. چون به اصطلاح جانباز! است کسی جرأت نمیکند با او برخورد کند. وی فردی رسوا است و او را «محمد خانم مالکی» صدا می زنند!
۵. احمدعلی دهمرده، اهل زابل، مدیر داخلی زندان زابل است. وی یک رشوهخوار بزرگ و کلاهبردار است. این شخص، بدون اخذ رشوه هیچ نامهای از زندانیان چه برای مرخصی، برای رأی باز، نیمه بازشدن، تمدید مرخصی و حتی نامه برای مقامات قضایی، را به مقامات بالا ارجاع نمیدهد.
او راننده این زندان را با سابقه ۱۵سال بیرون کرد و پسر لمپن خود به نام سجاد را به جای وی به استخدام زندان درآورد. همین فرد جانی، زندانیان را از تخت سوم به پایین پرتاب می کند که در یک مورد منجر به فوت یک زندانی شد.
۶. مهدی مباشری، اهل زابل، فرمانده سابق یگان حفاظت زندان است. وی فردی فحاش، بیادب است و علاوه بر فشار و شکنجه زندانیان، زیردستان خود را بشدت اذیت و آزار می کند.
۷. حسن نوری، اهل زابل و بازرس کل استان است. این فرد، قوانین و مقررارت زندان را بصورت خودمحورانهای تفسیر کرده و همان را اجرا می کند. او بشدت علیه زندانیان فعال است.
۸. موسی رضوانی، اهل زابل، فرمانده سابق یگان حفاظت است. رضوانی فردی بی ادب و علیه زندانیان است. این شخص یک دزد حرفهای است و وسایل زندانیان و انبار زندان را به سرقت می برد.
۹. علیرضا محسنی، اهل زابل و پاسیار زندان است. محسنی به توطئه چینی علیه زندانیان و فساد اخلاق مشهور است.
۱۰. غلامرضا غدیر، اهل زابل، معاون زندان زابل و مسئول بازرسی زندان زاهدان است. غدیر فردی وحشی و اخلاقی حیوانی دارد. او به قصاب زندانیان معروف است. غلامرضا غدیر همان فردی است که به دستور محمدحسین خسروی، زندانی سیاسی ارژنگ داوودی را غافلگیرانه از پلههای تیز کنار دفتر مدیر زندان به ارتفاع ۳متر به پایین پرتاب کرد که موجب خرد شدن ران پای راست این زندانی شد، اما تا ۸روز او را به بیمارستان اعزام نکردند. این زندانی سیاسی به همین دلیل تا آخر عمر توان راه رفتن بدون واکر را ندارد.
۱۱. علیرضا بابایی، مدیرکل سابق سیستان و بلوچستان و رئیس دفتر رئیس سازمان زندانها است.
۱۲. مرتضی پیری اهل زابل و رئیس زندان زابل است. او در بی رحمی و جنایت علیه زندانیان حد و مرزی نمی شناسد. مرتضی پیری فردی است که در دزدی بصورت حرفه ای کار می کند اگر چه دستش تاکنون چندین بار رو شده و مورد تنبیه قرار گرفته است.
۱۳. محمد نارویی اهل زابل، رئیس قبلی زندانهای زابل و زاهدان است. این فرد در زورگویی به زندانیان و افراد زیر دست خود بسیار بیرحم است.
۱۴. محمد گلونی اهل زابل و معاون زندان زابل است. این فرد با چاپلوسی از رانندگی زندان به معاونت زندان رسیده است. معروف به نان خشکه فروش است.
۱۵. محمد راهداری اهل زابل و معاون فرمانده یگان است. راهداری فردی معتاد و فاسد الاخلاق است. وی در سرکوب و اذیت و آزار مردم حد و مرزی ندارد.
۱۶. محمدعلی شیبانی اهل زابل است. این شخص براحتی هر دروغی را می گوید و علیه سایرین پرونده سازی می کند.
۱۷. (…) صالحی اهل زابل و کارمند امور فرهنگی است. صالحی فردی معتاد و خبرچین است.
۱۸. بهروز سرحدی زاده اهل زابل
۱۹. مهدی پنجه کوبی، اهل زابل و مدیر داخلی زندان زاهدان است.
۲۰. غلامرضا خلیلی، اهل زابل و معاون سابق زندان زابل است. خلیلی فردی معتاد به مواد مخدر و خبرچین است. او در میان زندانیان بدنبال خبرچین می گردد و علیه زندانیان توطئه چینی می کند.
۲۱. رضا ملاشاهی، اهل زابل و فردی معتاد است.
۲۲. بیژن سرابندی، اهل زابل و رئیس زندان زابل است. سرابندی با باندبازی مشغول دزدی است.
۲۳. (… )غلامی، اهل بیرجند و مسئول حفاظت زندان است.
۲۴. عباس شهرکی، اهل زابل و مسئول بخش ملاقات است. شهرکی، برای زنان زندانی پاپوش درست میکند. رسوایی روابط فاسد او با زنان را همه می دانند. او را به کانون اصلاح و تربیت جوانان انتقال دادند که از آنها باج میگرفت.
۲۵. (…) محمدی، قاضی ناظر بر زندان زاهدان است. محمدی یک آخوند عمامه سفید دروغگو است.
توضیح: کلماتی که در پرانتز نوشته شده است در یادداشت نگارنده متن غیرواضح بوده و به این صورت نوشته شده است.
Be the first to comment