پیرو نشست هفت تن از نمایندگان استان با وزیر بهداشت و معاونین او, متن نامه ای را در فضای مجازی دیدم که با پس زمینه و طرح به اصطلاح گل و بلبل و شیوه عاشقانه نوجوان روستایی نوشته شده بود.
آن را باور نکردم, تا اینکه همین نامه را در خبرگزاری صدا و سیما دیدم. اسفا و حسرتا که باز هم باورم نشد که نمایندگان محروم ترین استان کشور بجای نقد و حق گویی و حق گیری, زبان چاپلوسی حاکمان و صاحبان قدرت را پیشه کرده اند و سفر بی ثمر وزیر فحاش را به حضور و فداکاری های بی نظیر دفاع مقدس مقایسه نموده اند و نوشته اند خاطرات شیرین این سفر هرگز فراموش نخواهد شد؛ و از فرماندهی, از خودگذشتگی و تدبیر ارزشمند و حماسه سترگ وزیر صمیمانه تشکر و قدردانی نموده اند.
باید گفت زهی تاسف و کمی نیز حجب و حیا, اگر نگویم “شرم”.
واقعا قلم قاصر است که اینگونه مجیزگویی های جلسات پنهانی و نامه های عاشقانه را چگونه می توان توجیه کرد؟
به مصداق آن شعر معروف که می گوید “نمایندگان کین جلوه در محراب و منبر میکنند, چون به جلسه وزیر میروند آن کار دیگر میکنند”
باید از این نمایندگان پرسید آیا تصور می کنید نمایندگان استانهای دیگر که با استان ما قابل مقایسه نیستند تا این اندازه در مداهنه و تملق سر خم کرده و دولا میشوند؟ آن ادعاهای محرومیت از “راسک تا جاسک” چی شد؟ اگر وضع درمان در استان تا این اندازه خوب است, پس چرا بیمارستانهای استان به کشتارگاه مردم تبدیل شده اند. چرا هر کسی که اندکی توان مالی دارد حاضر نیست برای درمان به بیمارستانهای معیوب و فاقد امکانات استان مراجعه کند و بجای آن به کراچی پاکستان, یا مشهد و یزد و شیراز و تهران می روند؟
صد افسوس که امیدی نیست. فقط می توان دعا کرد که خداوند کشور را از دروغ و دورویی و تملق مصون بدارد.
دکتر عبدالستار دوشوکی
مرکز مطالعات بلوچستان ـ لندن
Be the first to comment