انتخابات” دولتی، چالشی با جنبش زن، زندگی، آزادی

انتخابات دوازدهمین دوره مجلس و ششمین دوره مجلس خبرگان درجمهوری اسلامی در ۱۱ اسفند ۱۴۰۲ برگزار خواهد شد.

در طول چهل و پنج سالی که از عمر نظام جمهوری اسلامی ایران می‌گذرد، به تدریج مشارکت نیروهای سیاسی در انتخابات محدود و محدودتر شده است و در هر انتخابات بخشی از نیروهای سیاسی و گرایشهای مختلف نظام توسط ابزار کنترل حکومتی رد صلاحیت شده اند، تا تصمیم گیریهای کلان بدون مشکل و مخالفت در چارچوب “خودیهای ذوب شده در ولایت” پیش رود.

انتخابات در جمهوری اسلامی سالهاست که از تب و تاب اجتماعی افتاده و نظام برای اجرای جهان پسند این نمایش تلاش زیادی می کند. درواقع از سال ۱۳۸۸ به صورتی آشکار حاکمان نظام به مردم اعلام کردند که ما تعیین می کنیم چه کسی در این کشور رئیس جمهور باشد و امورات کشور زیر نظر چه کسی باشد . شکسته شدن فضای اصلاح طلبی در کشور و امید به تغییرات از درون رفته رفته از میان مردم رخت بست، و مسئله سرنگونی و رژیم جایگزین در دستور کار قرار گرفت.

حفظ نظام که در حال حاضر به مهمترین مسئله حکومت تبدیل شده است ومجموع اعمالی که حداقل در دوسال گذشته انجام داده، راه برگشتی برایش باقی نگذاشته است و با توجه به خشم و پتانسیل انقلابی در جامعه، هر گونه گشایشی در جامعه نظام را با خطر سقوط و فروپاشی مواجه خواهد کرد. مردم نه تنها از اصلاحات عبور کرده اند، بلکه راه برگشتی هم برای نظام قائل نیستند. در واقع رژیم تمامی پلهای پشت سر خود را تخریب کرده و نزد مردم به عنوان یک رژیم جانی و ضد مردمی شناخته شده است.

بدون شک کسادی بازار نمایش انتخاباتی در این دوره از انتخابات مجلس و خبرگان رژیم بسیار بیشتر از سالهای گذشته خواهد بود. درشرایطی که حتی ۲۶ نفر از نمایندگان سابق مجلس رد صلاحیت میشوند که ۴۰ درصد آنها نمایندگان اهل سنت هستند و نمایندگانی از آذربایجان، مهاباد و مرودشت و تایباد از طرف شورای نگهبان تأیید نمی شوند. بار دیگر آشکارا دیده می‌شود که نظام درمانده در برابر بحران های فزاینده داخلی و خارجی و هراسان از حرکت و عصیان گسترده توده ها، تلاش کرده و می‌کند که صفوف خویش را فشرده‌تر و دایره «خودی» را تنگ‌تر کند.

رژیم برای مقابله با چالشهای داخلی و منطقه‌ای به درجه‌ای از انقباض رسیده است که حتی ظرفیت پذیرش رئیس جمهور سابق و چهار وزیر اطلاعات گذشته را نیز ندارد. حکومت ایران در فضای پس از جنبش زن زندگی آزادی در سال گذشته و با پشتیبانی بی قید شرط از نیروهای نیابتی خود در خاورمیانه، اکنون با چالشهای بزرگ و ناشناخته روبروست.
وضعیت وخیم اقتصادی، عدم توانایی پاسخگویی به نیازهای اولیه جامعه، اعتراضات اقشار گوناگون، اعتصابات کارگران و بازنشستگان در داخل و ضربه پذیری در عراق، لبنان و سوریه و یمن، جمهوری اسلامی را به نقطه‌ای کشانده که حتی برگزاری یک انتخابات نمایشی مانند سالهای گذشته برایش در اولویت نیست. آنچه اکنون در درجه اول اهمیت برای حکومت قرار دارد، سرکوب و کنترل در شهرها، جلوگیری از سرایت جنگ منطقه‌ای به داخل، و حفظ نیروهای نیابتی و ماشین پرخرج جنگی‌اش در خاورمیانه است.

در این دوره از نمایشات انتخاباتی حکومتی، نیازی به فراخوان از سوی نیروهای اپوزیسیون برای تحریم نیست چرا که مردم بطور قاطع در آن مشارکت نخواهند کرد. اکنون زمان گسترش اعتراضات، اعتصابات در داخل، جلوگیری از گسترش اعدامها، تقویت تشکلهای مستقل و گسترش و پیوند آنها با یکدیگر و دریک کلام تقویت جامعه مدنی و تداوم خیزش انقلابی «زن، زندگی، آزادی» است.
مسئله مهم در شرایط فعلی چگونگی سرنگونی این نظام است.

ما در کنگره ملیتها و همبستگی فراگیر در کنار مردمان ایران هستیم و گمان بر این داریم که در این شرایط حساس تاریخی پیوستگی و هم دلی مردم در مبارزه با نظام جمهوری اسلامی ایران شرط اصلی پیروزی مردم است. در این دوران فریبکاران زیادی قصد خود محوری ، رهبری و پادشاهی دارند که جامعه باید بشدت از آنها پرهیز کند. ما معتقدیم فقط جمهور مردم با قدرت خودشان رهبران اصلی انقلاب “ زن ، زندگی، آزادی (ژن، ژیان، ئازادی) هستند و خواهند بود.

کنگره ملیتهای ایران فدرال

همبستگی فراگیر برای آزادی و برابری در ایران
(ائتلاف سياسی متشکل از چهارده حزب، سازمان و جريان سياسی)

دوشنبه ۳۰ بهمن ۱۴۰۲/ ۱۹ فوریه ۲۰۲۴

Be the first to comment

Leave a Reply

Your email address will not be published.


*