جواب خيلى ساده است. در اين حدود يك قرن گذشته مردم بلوچستان، حاكميت ملى خود را از دست دادند و حكومتهاى ملت حاكم، سياست خود را نسبت به بلوچستان بر مبناى نابودى مردم بلوچ در تمام زمينه ها بنا نهادند.
بخاطر همين نه جاده و راه هاى ارتباطى و مواصلاتى استاندارد وجود دارند، نه بهداشت و بيمارستان و دكتر هست، نه زمينه هاى آموزشى صحیح و امكانات تحصيل هست، نه اقتصاد پايه اى و زير بناىی هست.
تمام تلاش دولتهای ملت حاكم در جهت تضعيف مردم بلوچ بوده و براى اين كار پروژه هاى نابود كننده و ويرانگر در تهران طراحى مى شدند و يكى بعد از ديگرى در بلوچستان پياده مى شدند. اين پروژهها در زمانهای مختلف با گرفتن قربانى جانى مردم بلوچ، مهاجرت، اختلاف ، كشتن، زندان، مواد مخدر، سوختبرى و خيلى از پروژه هاى آشكار و نهان يكى بعد از ديگرى در جهت تضعيف مردم بلوچستان پياده مى كردند و مى كنند.
هيچ راهى ديگر باقى نمانده كه اين نظام بر چيده شود و مردم بلوچستان دوباره حاكميت ملی خود را بدست بگيرند و حق تعیین سرنوشت خود را داشته باشند تا بتوانند به مشكلات معمولى غلبه بكنند.
Be the first to comment