نظام به درگیری محدود با طالبان نیاز دارد و از آن سود میبرد
جمهوری اسلامی به یک جنگ محدود برای جذب احساسات ناسیونالیستی در «دوره انقلاب» نیاز فوری دارد و چنین جنگی برای جمهوری اسلامی نعمت است زیرا با ایجاد فضای نظامی، قصد دارد دینامیسم انقلابی بلوچستان و در راس آن، زاهدان و سایر مناطق را نابود کرده و یک صفبندی جدید به جامعه، زیر چتر حاکمیت رفتن با توجیه «دفاع از ایران» و بیطرفی در نبرد طالبان شیعه و سنی یک تاکتیک قدیمیِ حکومتهای استبدادی تحمیل کند.
دولت سوریه در گرماگرم انقلاب، هزاران نیروی جهادی را از زندان آزاد کرد. دست داعش و دهها گروه دیگر را به عنوان معجزههایی که از آسمان نازل شدهاند، باز گذاشتند تا از وضعیت «انقلاب مردم سوریه علیه بشار اسد» به وضعیت «اگر ما نمانیم، داعش همه ما و کشورمان را نابود میکند» سویچ کنند.
معمولا استراتژی جمهوری اسلامی در این درگیری ها چنین است: طرف مقابل را هفتهها تحریک میکنند. جنگ راه میاندازند. در موج نخست درگیریها کشته میدهند و موج بعدی، ایجاد فضای عاطفی، ناسیونالیستی و تشویق انتقام از سوی مقامهای ریز و درشت است.
در مراحل بعدی گردانهای صابرین و… را وارد عمل میکنند و جنگ گسترش مییابد. در بیشتر موارد، این تمپلت جمهوری اسلامی است.
جمهوری اسلامی به شدت تلاش میکند در راستای حذف مولوی عبدالحمید، پای او را هم به این معادله باز کند.
هم خود مولوی عبدالحمید به شدت باید مراقب این فضا و تلههای جمهوری اسلامی باشد و هم سایر مردم ایران با مسئولیت و بدون هیجانات دستساز جمهوری اسلامی به این درگیریها بنگرند و بازیچه دست جمهوری اسلامی نشوند.
یک احتمال دیگر با توجه به خبرهای رسیده، جمهوری اسلامی و آمریکا در آستانه توافق هستند. این جنگ، کارکردی برای انحراف از آن «توافق» قریبالوقوع هم میتواند داشته باشد.
Be the first to comment