تقسیم استان و چرایی مخالفت ملت بلوچ

✍️خالد ایراندوست

در طول سالهای گذشته بحث تقسیم استان به یک موضوع جنجالی بین فعالین استان تبدیل شده و اخیرا با مصوبه مجلس این جدلها بیشتر شده تا جایی که شخصی بنام عباس نورزایی مخالفین تقسیم را عوامل آمریکا و انگلیس و تجزیه طلب و سلطنت طلب و غیره خطاب کرده است.

واما در جواب این هتاک چند موضوع را یاد آوری میکنم : همین( بقول شما) تجزیه طلبان بودند که یک قرن پیش زمانی که کل منطقه از میناب تا نهبندان بلوچستان نام داشته و در مقابل استعمار پیر (انگلیس) جنگیدند و نگذاشتند یک واجب خاک از وطن جدا بشود .

دوم یک سرچ ساده بکنید ببیند متوجه خواهید شد که از اقوام ایرانی بلوچ رتبه یک را در عدم تجزیه طلبی دارند

سوم در تمامی اعتراضات و جنبش های طول عمر انقلاب هیچگاه مردم بلوچ بپا نخواسته و اعتراض نکردند و همیشه در همه صحنه ها و انتخابات، نظام را همراهی کرده و هیچگاه مخالفان خارج نشین نظام را تائید و همراهی نکردند با وجود تبعیض ها و کاسته ها ، که این همراهی ملت بلوچ باعث اعتبار بخشی به نظام شده . پس تا این جای کار اتهامات شما به ملت بلوچ تهی و بی اساس هستند .

اینکه چرا اکثرا مخالف تقسیم استان هستند خود گویای تبعیض سیستماتیک در دهه ها گذشته بوده نه تجزیه طلبی بلوچ .

اگر تمامی شهروندان استان با یک نگاه دیده می‌شدند امروز هیچ کسی مخالف تقسیم استان نبود..

مخالفان تقسیم استان، دلایل محکمی دارند که در تقسیمات گذشته باعث نابودی زبان و فرهنگ و مذهب و هویت بلوچی ملت بلوچ در سه استان هرمزگان ، کرمان و خراسان جنوبی شده و فقر بلوچ های این سه استان از بلوچ های بلوچستان بیشتر می‌باشد و موافقان تقسیم که تعداد قلیلی هستند با وعده و وعید توسعه در آینده دنبال تقسیم استان هستند.

آیا آنها نمی دانند که با همین هدف قبلاً استان تقسیم شده و نتیجه زیان باری داشته و یا اهداف مهم تری را دنبال میکنند که همان هویت زدایی فرهنگی و مذهبی ملت بلوچ از صفحه نقشه ایران است ؟

چرا اکثر مردم استان مخالف تقسیم هستند و چرا به ابهامات پنهان و پیدا طرح تقسیم استان شفاف سازی نمیشود ؟

و آیا با تقسیم استان وضعیت مردم از این بهتر خواهد شد یا نه ‌‌ ؟
موارد ذیل از جمله دلایل مخالفان تقسیم استان هستند که در همین یکپارچگی استان مردم با آن دست و پنجه نرم میکنند .

و اگر استان تقسیم شود این اقدامات شدت بیشتری می‌یابد اولین و مهمترین آن هویت زدایی فرهنگی و قومی می‌باشد (همین که نگارنده نظر خود را به زبان فارسی به خوانندگان بلوچ زبان انتقال میدهد یک مورد از هویت زدایی فرهنگی می‌باشد ).

اگر به وضعیت موجود ارگانهای نظامی و امنیتی و ادارات مهم و حساس نگاهی گذرا بکنیم متوجه میشویم که نخبگان بلوچ هیچ‌ جایگاهی ندارند و خلاصه کلام محرم نظام شمرده نمی‌شوند.

ارسال گزارشات خلاف واقع علیه ملت بلوچ به مرکز و ناآگاهی مرکز نشینان از واقعیت استان باعث شکاف مردم و نظام بصورت پنهانی شده و اگر مدیر بلوچی در ادارات گماشته میشود این مدیران حتی نمی توانند از اختیارات قانونی خود برای حل مشکلات مردم نمی توانند استفاده بکنند .

در مشاغل آزاد دیگر هم تا جای که توانستند به مردم فشار بیاورند و کوتاهی نکردند و وضعیت امنیتی استان که برای آنها منافع زیادی در بر دارد و برای مردم زیانهای فراوان دارد هم یک مورد از در قفس نگذاشتن مردم می‌باشد .
با اوصاف مذکور آیا مردم حق مخالفت ندارند .

آیا اگر استان به چهار استان با فرض اسامی ‌ سیستان با مرکزیت زابل، بلوچستان شمالی به مرکزیت زاهدان ، بلوچستان مرکزی به مرکزی ایرانشهر و بلوچستان جنوبی با مرکزیت چابهار که بهترین نام گذاری برای استان می‌باشد و سرحد و مکران تله انتحاری برای نام زیبای بلوچستان می‌باشد و باعث محو هویت بلوچی میشود.
باز هم چه اعتمادی میتوان کرد که موارد بالا تکرار نشود و دوباره شاهد ورود نیروی ها غیر بومی به استانهای جدید نشویم و مشکلات، بیشتر نشود؟

Be the first to comment

Leave a Reply

Your email address will not be published.


*