با تلاش انجمن اروپایی ویبنار در دفاع از حقوق اقلیتها در بروکسل سمیناری در ارتباط با انتخابات آمریکا و و تأثیر آن بر اقلیتها در ایران در تاریخ ۲۱ اکتبر ۲۰۲۰ برگزار شد. این کنفرانس به ریاست و ادارهی آقای مانیل مسالمی مسئول انجمن ویبنار انجام پذیرفت. کنفرانس تبعات انتخابات آمریکا و احتمال پیروزی دموکراتها و تأثیرات آن را بر ملتهای خارج از حاکمیت و اقلیتها در ایران با حضور مهمانانی از اروپا، آمریکا و خاورمیانه مورد بحث و بررسی قرار داد.
در این کنفرانس نمایندگانی از احزاب و سازمانهای متعلق به ملتهای بلوچ، ترک، کرد و اعراب اهوازی شرکت نموده و به دفاع از منافع مردم خود پرداختند.
سخنگویان عبارت بودند از:
- خانم دالیا القیده کارشناس ارشد مرکز سیاست امنیتی
- آقای ناصر بلیدهای دبیرکل حزب مردم بلوچستان
- آقای صالح کامرانی رهبر حزب مرکزی آذربایجان و وکیل حقوق بشر
- آقای ادریس هوشیار ویسی عضو رهبری جنبش استقلال کردستان
- آقای اِلی پیرز مشاور سیاسی و رییس سابق کمپین سیاسی در آمریکا و رئیس کنیون گروپ (Kinyon Group)
- آقای خلف الکعبی رئیس کمیتهی خارجی و مبارزه اعراب برای استقلال احواز
- آقای مانیل مسالمی رئیس انجمن اروپایی برای دفاع از حقوق اقلیتها در بروکسل.
آقای ناصر بلیدهای دبیرکل حزب مردم بلوچستان به نمایندگی از مردم بلوچستان در کنفرانس شرکت نمودند.
در این کنفرانس آقای بلیدهای اظهار داشتند: بر خلاف ادعای رژیم حاکم و نیروهای اپوزیسیون مرکزگرا، ملت فارس در ایران خود در اقلیت بوده و هیچ یک از ملتهای ساکن در ایران از اکثریت جمعیتی مطلق برخوردار نیستند.
آقای حمید حاجی بابایی وزیر آموزش پرورش وقت ایران در سال ۲۰۰۹ میلادی در سخنانی اظهار داشتند که زبان مادری بیش از هفتاد درصد از کودکان دانش آموزی که سال تحصیلی را آغاز میکنند فارسی نیست. این اظهارات آقای حاجی بابایی نشانگر آن است که جمعیت ملت فارس حدودا معادل سی درصد جمعیت کشور بوده و در مجموع خود در اقلیت قرار دارد. ملتهای خارج از حاکمیت که خود را ملت تعریف میکنند و برای رسیدن به حقوق ملی خود چون برابری ملی بر بنیاد حاکمیت و حق تعیین سرنوشت مبارزه مینمایند، در اقلیت قرار ندارند.
جمهوری اسلامی در شرایطی در ایران روی کار آمد که در آمریکا دموکراتها بر سر قدرت بودند و آقای جیمی کارتر ریاست جمهوری را بر عهده داشتند. رژیم اسلامی در بدو به قدرت رسیدن شروع به سرکوب ملتهای بلوچ، ترک، کرد، ترکمن، عرب، لر، ترکهای قشقایی و نیروهای دگراندیش ملت فارس نمود. با توجه به ضعف سیاست خارجی آن زمان آمریکا در قبال ایران، رژیم اسلامی حاکم به سفارت آمریکا در تهران حمله نمود، آن را به اشغال خود در آورد و دیپلماتهای آمریکایی را به گروگان گرفت. آمریکا هم نتوانست اقدامی انجام دهد.
رژیم جمهوری اسلامی با مشاهدهی ضعف، تعلل و سردرگمی سیاست خارجی آمریکا در قبال ایران، فرصت را مغتنم شمرده و سرکوبها را در ایران تشدید نمود. دخالت در امور کشورهای همسایه را برای متزلزل نمودن آنها شروع کرد و برای حذف فیزیکی مخالفان به ترور متوسل گردید. به جرأت میتوان ادعا نمود که برای اولین بار در تاریخ یک دولت تروریستی و حامی تروریسم در جهان پا به عرصهی ظهور گذاشت.
ایران امروزه به راحتی از عربستان سعودی گرفته تا آرژانتین عملیات تروریستی انجام میدهد. دولت ایران که مخالف صلح در منطقه است در امور داخلی کشورهای عراق، سوریه، لبنان و یمن دخالت نموده و نیروهای تروریستی آن در این کشورها مستقر هستند. شاید بتوان گفت ایران تنها کشوری در جهان است که به صورت دولتی نامرئی در دولتهای کشورهای عراق، لبنان و یمن حضور دارد. سیاست هژمونی طلبی در ایران فقط مختص رژیم اسلامی- شیعی کنونی ایران نیست. این تفکر در رژیمهای گذشته وجود داشته و هم اکنون هم در میان نیروهای مرکزگرای ملت فارس به طور گستردهای عمومیت دارد و بخشی از ادبیات آنها بر شکلدهی و تقویت این هژمونطلبی استوار است. به دلیل همین هژمونطلبی است که رژیم اسلامی ایران با کشورهای عربستان، آمریکا و اسراییل رفتاری خصمانه و جنگ طلبانه دارد. همواره برای ناامن نمودن کشورهای عربستان سعودی و بحرین برنامهریزی نموده و اقدامات خصمانه انجام میدهد.
ملتهای تحت ستم مؤثرترین آلترناتیو برای کشورهایی هستند که خواهان ثبات در منطقه و ایجاد تحولی دموکراتیک میباشند؛ برای رسیدن به چنین هدفی همکاری با ملتهای تحت ستم در ایران که خواهان حاکمیت مردم و شناسایی حق تعیین سرنوشت به شکل استقلال یا سیستمی فدرال هستند بسیار ضروری است. همکاری، حمایت و توانمندسازی ملتهای ساکن ایران برای تغییرات دموکراتیک و ایجاد ثبات بهترین آلترناتیو است. لازم به ذکر است بدون همراهی این ملتها هیچ گونه تغییر دموکراتیکی نمیتواند ا
تفاق بیفتد. جنبش سبز نشان داد هر نیرویی که تأمین حقوق ملتهای ساکن ایران را در برنامهی خود نداشته باشد، نمیتواند موفق باشد.
اکنون وقت آن رسیده است که اتحاد ملتهای خارج از حاکمیت و دیگر نیروهای دموکراتیک به بعد از انتخابات آمریکا فکر کرده و روابط خود را با مؤسسات مردمی و دموکراتیک آمریکا و اروپا گسترش دهند. سعی کنیم نظر کشورهای اروپایی را که میخواهند با ایران روابط سیاسی و اقتصادی داشته باشند به این نکته جلب نماییم که ادامهی حاکمیت رژیم اسلامی باعث جنگ و کشتار و ویرانی بیشتر در خاورمیانه میشود که عامل سیل پناهندگان و مهاجران به طور گسترده به کشورهای اروپایی خواهد شد.
کشورهای اروپایی باید توجیه شوند که بدون تأمین حقوق ملتهای خارج از حاکمیت بر بنیاد برابری و شناسایی حق تعیین سرنوشت، ثبات در ایران و غرب آسیا برقرار نمیشود و اروپا در آینده همچنان با بیثباتی در مرزهای خود و سیل پناهندگان مواجه خواهد شد. بهترین آلترناتیو ممکن و چارهی کار برای هرگونه تغییر دموکراتیک و ایجاد ثبات در غرب آسیا، همکاری و توانمند سازی ملتهای تحت ستم برای دستیابی به حاکمیت ملی و حاکمیت مردم است.
حزب مردم بلوچستان
۲۱ اکتبر ۲۰۲۰
Be the first to comment