✍️مهرناز بلوچ
این سالها خبر اول در خانواده های بلوچ آب بوده است زیرا مناطق زیادی از تشنگی رنج می برند.
دریای بزرگ و متصل به اقیانوس داریم اما در چند قدمی آن از آب محرومیم مثل یک فلج که پا دارد اما راه رفتن دیگران را تماشا می کند و حسرت می خورد.
آب هم با ما سر لج دارد ولی چرا مردمان سرزمین من نباید عادی زندگی کنند؟
در دو هفته اخیر روزهای تلخی گذشت. کودکان تشنه برای برطرف کردن عطش در هزاران لیتر آب غرق می شوند اما سیراب نمی شوند بلکه مایه حیات، مرگ را به ارمغان می آورد. دریغ از یک همصدا که بگوید زینب جان تو هم مانند نواده “حضرت محمد” سرنوشتت با تشنگی رقم خورده است.
روزانه کودکانی با امید به سمت آب حرکت می کنند ولی بجای آب خوراک انسانی گاندو می شوند/حیوانی که مخلوق رب العزه است اما مدیران محیط زیست بجای نصب علائم هشدار و سیم خاردار ما کودکان را مخل آرامش تمساح پوزه کوتاه معرفی می کنند.
زینب جان بگو اگر آب لوله کشی داشتیم و قطع نمیشد امروز زینب های دیگر در “هوتگی” که جناب لاریجانی بجای آب لوله کشی افتتاح کرد به استقبال مرگ نمی رفت.
Be the first to comment