روزی در کلیپی می بینیم که یک زن بیوه محمدانی با عرق ریختن در نانوایی برای خود سرپناهی ساخته بود ولی به بهانه جلوگیری از تخریب مرتع و جنگل یا تصرف اموال دولتی تخریب کرده اند.
روزی دیگر می بینیم که در بغدانیه و شهردراز مردم را آواره و بی سرپناه کرده اند و خانه هایشان را به نام مبارزه با تغییر کاربری و اراضی کشاورزی تخریب کرده اند.
در صورتی که در تپه های محمدان برابر تعاریف قانون ملی شدن جنگلها و مراتع نه مرتعی و نه جنگلی وجود دارد.
از طرفی با کاهش سفره های آبهای زیر زمینی و تخریب قنوات سوراب و بغدانیه توسط بعضی از ارگانها و کم شدن آب دهی امکان آبیاری درختان خرما که دهها سال عمر دارند ، از بین رفته است.
در حالی که جامعه از این اخبار و رویدادها در شوک است خبر فروش خیابان و یا پیاده روهای آن با زیر پا گذاشتن اصول قانون اساسی و مواد قانون مدنی آن هم با زد و بند و به اتباع بیگانه مردم را با پارادوکس عجیبی مواجه میکند!!!
نقش نهادهای نظارتی دراین ظلم ها به شهروندان، چیست؟
Be the first to comment