تحلیلی بر امنیت استان قسمت اول

✍️محسن بلوچ

در یک ماه اخیر دو خبر امنیتی در خروجی وبسایت ها و تریبون های مجازی منتشر شد. خبر کشته شدن دو جوان بلوچ که القابی همچون شرور معروف جنوب شرق؛ قبل از اسمشان خودنمایی می کرد.

لازم است قبل از بحثی اعلام کنیم هیچگاه طرفدار خشونت و ناامنی نبوده و نیستیم در این متن نیز نگارنده با هدف ارتقاء امنیت چند نکته را درجهت آسیب شناسی بیان می دارد.

دو جوان کشته شده با نام های فرامرز سپیدکار (سوراب) و وحید شیهکی(بم) هر دو ازطوایف بلوچ در دو نقطه مختلف در مناطق فعلی بلوچستان و جدا شده توسط نیروهای انتظامی در معیت پلیس آگاهی ایرانشهر کشته شدند.

این دو فرد مجموع سنشان از 40 تجاوز نمی کند بنابراین متوسط 20 سال طبق هویت سجلی صحیح است و هر دو فرد با دستور قضایی تحت تعقیب قرار گرفته اند.

با توجه به موارد مذکور چند سوال مطرح است:

یک: همه آگاهان بارها برخوردهای امنیتی از واحدهای متنوع را در استان دیده اند نیروههای نظامی امنیتی سپاه ،هنگ مرزی،فرماندهی انتظامی ،ارتش،بسیج و سپاه قدس در مناطق مختلف استان حضور معنا دار و گسترده ای دارند. علی رغم حضور ارگان های متعدد انتظامی و امنیتی چگونه دو جوان توانسته اند امنیت سه استان را به هم بریزند ؟

دو: شکات خصوصی این دو جوان نگون بخت چه کسانی هستند و آیا زنده دستگیر کردن این دو جوان در کشف اموال مسروقه و شناسایی نفرات دیگر کمک نمی کرد؟
پس چرا فقط کشتن مد نظر بوده است؟

سه: روایت قتل این دو جوان بسیار شبیه است که در این جا قصد قضاوت ندارم.
آنچه که روشن است ناامنی و اقدامات هنجارشکن تابعی از مشکلات اقتصادی و معیشتی مردم است . بلوچستان به اذعان آگاهان مملو از منابع زیر زمینی دست نخورده است. خاک حاصلخیز بلوچستان در دهه های اخیر منشا اشتغال زایی برای طیف یزدی ها در پهره کرمانی ها در ریگان و بافتی های مختلط در جیرفت شده است. مناطق دیگر همچون جازموریان نیز بکر و حاصلخیز است.

دیگر محرک های اقتصادی در بازارچه های مرزی و صنعت شیلات هم بخشی از مردم بومی را مشغول کرده است ولی درآمد حاصل کفاف همه نیازها مردم منطقه را نمی دهد.

پس چرا با دارا بودن چنین فرصت های اشتغال زایی و کسب درآمد، شاهد کشته شدن جوانان بلوچ با برچسب های امنیتی داخلی هستیم؟!

Be the first to comment

Leave a Reply

Your email address will not be published.


*