نقش و جايگاه اقشار گوناگون مردم بلوچستان در مبارزه براى “حاکميت ملى”

بخش اول:
بقلم: رحيم بندويی

بنا به ذهنيت و خاطره های تاريخی از فعاليتهای سياسی در فضای نسبتا آزاد سالهای 1358 يعنى سال پس از انقلاب (آخوند خور شده) بهمن 1357 ، شناسه و ماهيت سياسی هر يک از تشکلات سياسی به موضعگيرى و جانبداری آنها از جناحها، اقشار و طبقات اجتماعی مشخصى از جامعه بستگى داشت. يعنی که ماهيت سياسی تشکلات سياسی آن زمان، در جانبداری از زحمتکشان يدی و فکری (کشاورزان، کارگران و کارمندان ادارات و شرکت ها و کارخانه ها) و يا سرمايه داران و زمينداران و کارخانه داران جامعه خود را تعريف و بيان ميکرد.

از آنجا که جامعه بلوچستان جامعه ای عقب نگهداشته شده و عمدتا سنّتی و با فرهنگ غالب عشايری و قبايلی بود، اقشار قطب بندی شده کارگر و سرمايه دار و کشاورز و زميندار بلوچ وجود عينی رشد يافته و قطب بندی شده ای نداشت. بدين سبب موضعگيری روشنفکران نسبت به نقش بخشی از قشر خوانين و همچنين بخشی از قشر روحانيون بلوچ به عنوان اقشار نسبتاً مرفه و با نفوذ و برخوردار از مواھب دولتى و اجتماعى که در تعامل با رژيم های سرکوبگر و تبعيضگر حاکم سابق (پهلوی) و کنونی (جمهوری اسلامی) بودند، به عنوان محک و معياری برای سنجش و ارزيابی ماهيت تشکلات سياسی آن زمان بلوچستان بکار ميرفت.

ھم اکنون و پس از تقريبا “چھار دھه از گذشت آن دوران، تشکلات سرکوب شده سياسى بلوچستان آن زمان، يا از بين رفته و محو گشته اند و يا ھم آهنگ با تغيير و تحولات فراوان سياسى و اجتماعى در منطقه و جھان، خود متحول گشته و به مسٸوليتھاى تاريخى خود ادامه ميدھند.

“سازمان دموکراتيک مردم بلوچستان” که اندکى پيش از انقلاب بھمن 1357 در بلوچستان توسط اندک #روشنفکران_بلوچ آن زمان تأسيس گرديده بود، از جمله سازمانھايى بود که بدليل رشد سريع و گستردگى اش، مورد غضب و خشم رژيم جمھورى اسلامى ايران قرار گرفت و يکى از رھبرانش (دکتر رحمت الله حسين بر) ترور و اموال و اداره سازمان بتاراج رفت و بسيارى از نيروھاى سياسى بلوچ آن دوران دستگير و در زندانھا و تحت شکنجه ھاى قرون وسطايى به شھادت رسيدند و يا بوسه بر چوبه دار نظام جمھورى اسلامى زدند و فضاى سياسى بلوچستان خالى از نيروھاى فعال دموکرات گرديد…….

Be the first to comment

Leave a Reply

Your email address will not be published.


*