نقش و جايگاه اقشار گوناگون مردم بلوچستان در مبارزه براى “حاکميت ملى”

بخش اول مقاله

بخش سوم:
بقلم: رحيم بندویی

در اينجا لازم است به اين نکته اشاره گردد که حضور مادى قشر”خان” در زمانهای گذشته با ساختارسياسى برھه اى از تاريخ تحولات اجتماعى بلوچستان و براى رفع نيازھا ى سياسی و اجتماعی آن دوره ھاى خاص قابل درک است۰ اما ھم اينک و در اين برھه از تاريخ و تحولات اجتماعى و بويژه تغيير و تحولات سى- چھل ساله اخير منطقه، نقش و رسالت تاريخى خود را از دست داده است و موقعيت اجتماعى و امتيازات ويژه مادى و معنوى گذشته اين قشر از جامعه بلوچستان غربى، دستخوش تغيير در راستاى برابرحقوقى دموکراتيک گرديده است وعنوان و لقب خان در انطباق تاريخى با نيازھاى و ساختار اجتماعى امروزه نيست۔
بسيارى از افراد روشنفکر و تحصيل کردگان اين قشر در مبارزات برابرى طلبانه اجتماعى و دفاع از حقوق انسانها و ارزشهای دموکراتيک، داراى نقشھاى سازنده و ارزنده اى در تشکلات سياسی و نهادهای اجتماعی گذشته بوده و در تشکلات سياسى ملى- دموکراتيک زمان حاضر نيز داراى نقش و مسٸوليت سازنده ميباشند۰
استفاده کنندگان اين القاب و عناوين به ارث رسيده از گذشتگان، نيک ميدانند که تاريخ مصرف اين القاب مدتھاست تمام شده و در مناسبات اجتماعى زمان حاضر، تنھا معيار و محک براى سنجش قدر و منزلت و فضيلت افراد نه عنوان ھاى به ارث رسيده از گذشتگان، بلکه تواناٸى و جايگاه آنان در اراٸه خدمات اجتماعى، فرھنگى، ھنرى و سياسى در جامعه مدرن و امروزى بلوچستان ميباشد۰
ستمگران حاکم بر ايران اگر زمانى از افرادى از قشر خوانين بلوچ به عنوان ابزارى براى پيشبرد سياستھاى سرکوبگرانه شان در بلوچستان استفاده ميکردند، در برھه اى ديگر از زمان که جاى تاجداران را عمامه داران گرفتند، ھمان نقش را به افراد عمامه دار شريک خود در بلوچستان سپردند ۰ ھم اکنون که به يمن و برکت تبعيضات عريان ملى، مذھبى رژيم حاکم و آگاھى روز افزون مردم بلوچ به حقوق دموکراتيک و ملى خود، جنبش برابرى طلبانه ملى، مذھبى و انسانى مردم بلوچ به توفانى سھمگين، توقف ناپذير و غير قابل برگشت تبديل شده است، رژيم حاکم بناچار به دنبال يافتن ابزار و اھرمھايى ديگر و اين بار در ميان اقشارى ديگر است۔
متأسفانه در امروز مهره های اجرايی خود را در ميان تھيدست ترين اقشار مردم بلوچ ، در ميان لشکر بزرگ بيکاران بلوچستان جستجو ميکند و ھمچنين در ميان قبايل بلوچ بدنبال پرورش سردار و سردار زادگانی است که خود رژيم بر سر آنان “دستار” و “پاگ” سرداری ميبندد۔، اينان نيز امروزھمان کنند که افرادى از خوانين در ديروز تاريخ بلوچستان مرتکب ميگشتند۰ نظام سردارى و قبيله اى فٸودالى(خانى) پاسخگوى نيازھاى اجتماعى جامعه قرن بيست و يکم بلوچستان نيست۔
اما از آنجاٸيکه حکومت ھاى استعمار گر حاکم بر بلوچستان، از دوران حضور استعمار بريتانيا در منطقه خاورميانه و آسيا به اھميت استراتژيک بين المللى و منابع و معادن دريايى و زمينى آن پى بردند، فقط سرزمين بلوچستان را ميخواھند و رشد سياسى، اقتصادى ،اجتماعى و فرھنگى مردم بلوچ برايشان پشيزى ارزش ندارد.

Be the first to comment

Leave a Reply

Your email address will not be published.


*