این مقاله به مناسبت سومین سالگرد قتل حکومتی بانُک “کریمه بلوچ” و یاد “بالاچ بلوچ” بازنشر می‌شود

رسانک/ این مقاله توسط عبدالخالق چرخ انداز (بالاچ بلوچ)، از فعالان حقوق زنان حوزه بلوچستان و حقوق بشر در بهمن ماه ١٣٩٩ نگارش شده است. عبدالخالق در یک سانحه در تاریخ ١٩ آذر ماه ۱۴۰۲ در آلمان جان خود را از دست داد.
بانُک کریمه بلوچ از فعالان سیاسی و حقوق بشری بلوچ نیز در تاریخ ٣٠ آذر ماه ١٣٩٩ در شهر تورنتو کانادا مفقود شد و یک روز بعد پیکر بی جان وی پیدا شد.

راه هر دو پر رهرو و یادشان گرامی باد.

“کریمه بلوچ چراغ امید بلوچستان

✍عبدالخالق چراخ انداز

بانُک کریمه بلوچ یکی از قدرتمندرین زنان جهان که وجودش کابوسی بزرگ برای دشمنان ملت بلوچ و آرمان آزادی خواهی اش چراغی فروزان برای آزادگان است، زاده جامعه ای بود که ملتش از بیرون گرفتار دشمنان تا دندان مسلح که در حال چپاول سرزمینش و کشتار ملت‌اش هستند و از داخل گرفتار تعصبات مردسالاری که وظایف زن را در چهارچوب خانه اش محدود میکند.

در این حصارهای بزرگ، اما این دخترک چنان بزرگ شد که تمام این حصارها، امروز بسیار کوچک و ناچیز به نظر میرسند. او همه این معادله ها را آنگونه بهم زد که امروز تمام مردان سرزمینش با افتخار او را رهبر خود می‌نامند و دشمنانش چنان در عجز و ناتوانی گرفتار شده اند که از تابوت او نیز هراس داشتند.

شاید شایسته ترین لقبی که از طرف ملت بلوچ به او داده شد “مادر بلوچستان” باشد، مادری که ملت بزرگ بلوچ، دوباره از وجود او، جان گرفت و مردمانش را که بخاطر مرزهای سیاسی بین آنها فاصله افتاده بود را دوباره بیشتر از هر زمانی با هم همدل و همراه کرد.

بانُک کریمه بلوچ، امروز شخصیتی شناخته شده و محبوب در میان همه بلوچ های جهان فارغ از موقعیت جغرافیایی آنهاست و اگر تا دیروز شخصیت های بزرگی چون نواب اکبر بُکٹی و میرخیربخش مری در غرب بلوچستان کمتر شناخته شده بودند؛ آرمان های کریمه تمام آن اسم ها را پررنگ و شناخته تر کرده و در جوانان بلوچ عطشی شدید در شناخت شخصیت های آزادی خواه و راه و آرمان آنها، بوجود آورده است.

همه اینها حاصل تلاش دختری ۱۵ ساله بود که نگذاشت پرچم آزادی خواهی از دست مردان سرزمینش به زمین بیافتد، دختری که تا دید دشمنان ظالم عرصه را بر مردان آزادی خواه ملتش تنگ کرده و بسیاری از آنها را کشته و یا اسیر و آواره کوهستان ها نموده، تمام سنت ها را شکسته و وارد این کارزار نابرابر شد و نفسی تازه به آن داد و با تلاش های قهرمانانه، جانی دوباره به ملت خسته از ظلم های بیشمار بخشید و نه تنها نگذاشت این چراغ خاموش شود بلکه از او چراغی فروزان ساخت که ملتش در روشنایی آن میتوانند راه آزادی را پیدا کنند.

یکی دیگر از تاثیرگذارترین مواردی که او بر جای گذاشت و شاید هم جز، یک زن نمیتوانست انجام دهد احیای دوباره نقش زنان در جامعه بلوچستان بود. او نقشی که در زیر خرواری از سنت و عرف، خاک شده بود را دوباره جان بخشید و از آن درختی تنومند ساخت که از هر شاخه آن دختران قدرتمندی چون دکتر مهرنگ بلوچ پا به عرصه وجود می‌گذارند که نوید از دوره ای جدید برای بلوچستان و زنان بلوچ میدهند که در آن زنان در صف مقدم و پرچم داران مبارزه آزادی خواهی هستند و شگفت انگیزتر از همه این است که این دیگر محدود به شرق بلوچستان نیست؛ بلکه دختران بلوچ در غرب بلوچستان نیز با هیجان و احساس از آرمان های کریمه سخن میگویند و آرمان آزادی در آنها نیز در حال شکل گیریست و آنچه در فضای مجازی و محافل واقعی شاهد هستیم نیز گواه بر این گفته است.

دیگر دختران بلوچ خود را محصور در خانه نمیدانند و از آرمانهایی سخن میگویند که تا دیروز شاید محدود به مردان سرزمین بود و این بزرگترین خطر برای دشمنان این سرزمین و امیدی روز افزون برای ملت ستمدیده بلوچ است. زیرا دیگر بند و اسارت این ملت ممکن نیست اگر دخترانش نه تنها مثل مادران قهرمان تاریخش پسرانی چون میر کمبر پرورش میدهند و برای آزادی ملتش فدا میکنند بلکه چون کریمه خود نیز در این عرصه در کنار فرزندان و مردان سرزمین بلوچستان، ندای آزادی سر میدهند و جانشان را در این عرصه فدا میکنند.

بدون تردید سرزمینی که مادران و دخترانش کریمه بلوچ باشند، سرنوشتی کمتر از آزادی ندارد.

Be the first to comment

Leave a Reply

Your email address will not be published.


*