✍️مهرداد بلوچ
انتخابات و تنفیذ و تحلیف ابراهیم رئیسی به عنوان رئیس جمهور هشتم و دولت سیزدهم پایان یافت.
اینک برخلاف دولت های قبلی سکان دار مرید بله قربان گویی است که با عبارت بوسیدن دست مبارک حجت را بر همگان تمام کرد.
به تعبیر دیگر دولت در سایه از پس پرده بیرون آمد. چرایی این پرده دری را باید در سه عامل مهم دانست:
اول
ترامپ قلدر با همه یال و کوپالش اگر چه نتوانست رهبر سرکش انقلاب را به معامله با خودش وادار کند توانست با فشار حداکثری اقتصادی و سیاسی، پشت پرده نظام ولی فقیه را بیرون کشد و نظام بین الملل مستقیما با شخص اول چهره در چهره شوند. این موضوع قطعا بر روابط بین الملل خصوصا خاورمیانه اثر می گذارد.
دوم
تکانه های اقتصادی به قدری زیاد شد که به قول معروف “گفگیر ته دیگ خورده است”. قطعا مثل یک دهه قبل نمی توانند دو بودجه علنی و پنهانی را برای دولت فرمایشی و پنهانی تعریف کنند لذا ناچارا با دادن هزینه سنگین قلع و قمع لاریجانی و قهر نیمی از جمعیت رای دهنده رئیسی دست نشانده رهبری را در پاستور گماردند تا بلکه با خلع ید بخشی از مفاسد و رانت خواران سنتی پر قدرت هزینه ایدئولوژیک خود را تامین کنند.
ثالثا
جنبش های مدنی برآمده از سراسر ایران یکی پس از دیگری پایههای نظام را به لرزه انداخت.
برخلاف ۷۸ و ۸۸ و ۹۶ جنبش های هویتی بلوچستان و احواز و آدربایجان، سر باز کردن زخمی بنام تبعیض ها و فقرهای افزون تر از مناطق مرکزی؛ قیام هایی که برای فریاد گرسنگی و تشنگی را سر می دهند و موجب ریزش بدنه حامیان رژیم است.
احواز تشنه هشت سال مقابل موشک و تانک ها ایستاد تا آزادی های سرکوب شده را بدست آورند اما اینک نه تنها آزادی بلکه جان خود و نسل های بعدی را نیز از دست رفته دیدند . قیام گرسنگان و تشنگان برای اولین بار خامنه ای را وادار کرد بگوید حق با مردم است.
این سه عامل و امواج رسانه ای و جنبش آگاهی مجازی حسابی اتاق فکر رژیم را ترسانده است لذا برای چاره جویی رئیسی را علم کردند و همه داشته های خود را به او پیوند زدند.
قطعا ابراهیم رئیسی ایستگاه پایانی یک ایدئولوژی بر پایه ادیان است که طی چهار دهه در آزمون عملی رفوزه شده است.
مردم ایران در طول چهار دهه گذشته به میزان فعلی در موضع تغییر نظام سیاسی نبوده اند. عدم موفقیت و رفع مشکلات کلان داخلی خارجی با حیات رژیم پیوند خورده است.
Be the first to comment