اثرات فاجعه بار زیست محیطی احداث سد کمال خان بر تالاب هامون و منطقه سیستان در شمال بلوچستان

✍️محمد بلوچ

دریاچه هامون، سومین دریاچه بزرگ ایران و هفتمین تالاب بزرگ در جهان است که از سه دریاچه کوچک‌تر به نام‌های هامون پوزک، هامون صابری و هامون هیرمند تشکیل شده است. هنگامی که آب دریاچه‌ها بالا بیاید، این سه تشکیل یک دریاچه واحد را می‌دهند.

 دریاچه هامون ۵۶۶۰ کیلومتر مربع وسعت داشته و حداکثر عمق آن حدود ۱۱ متر است.

دریاچه هامون یکی از هفت تالابی است که در فهرست تالاب‌های بحرانی ثبت شده است. اکوسیستم هامون در زمان پر آبی منحصر به ‌فرد بوده و دوام آن همیشه بستگی به رودخانه هیرمند دارد که اصلی‌ترین منبع تامین‌کننده آب آن است. علاوه بر دریاچه هامون حیات چاه نیمه ها نیز به این رودخانه وابسته میباشد.

چاه نیمه ها، سه حفره یا سه گودال طبیعی هستند که در دوره کواترنری ایجاد شده‌اند. وجود این چاه نیمه‌ها در سیستان، عامل مهمی برای ماندگاری مردم در این منطقه به ‌شمار می‌رود. این چاه نیمه ها تامین کننده آب شرب کلان شهر زاهدان (دُزاپ) و شهر زابل (نصرآباد) میباشند. 

 هامون یکی از آثار طبیعی ثبت شده در ذخیره‌ گاههای زیست کره یونسکو است. ذخیره گاه زیست کره دریاچه هامون به ‌دلیل قرار گرفتن در مرکز مناطق کویری تنها مأمن زیست پرندگان مهاجر در شرق ایران محسوب می‌شود. وجود دریاچه آب شیرین، زمین‌های باتلاقی، پخش آب حاصل از طغیان رودخانه‌ها، باعث شده تا این منطقه میزبان صدها هزار پرنده مهاجر باشد.

تالاب بین‌المللی هامون که دارای ارزش حیاتی، انسانی و فرهنگی است، وابسته به سیلاب‌هایی است که از هیرمند آمده و تالاب‌ها را تغذیه می‌کنند. با آب گیری سد کمال‌خان و کنترل این سیلاب‌ها عملا حیات تالاب به خطر افتاده است.

با تغییر اقلیم و گرم شدن هوای کره زمین بر اثر افزایش گازهای گلخانه ای ناشی از فعالیت های انسانی، این پدیده در فلات ایران خود را به صورت کاهش بارندگی نشان داده است. علاوه بر این رخداد طبیعی در ۲۵ سال اخیر به علت استفاده بیشتر آب در بالادست و ایجاد سدهای متعدد بر روی رودخانه در کشور افغانستان میزان آب ورودی به پایین دست رودخانه هیرمند کاهش داشته و از این اندک آب هم قسمت اعظم آن وارد چاه نیمه ها می شود. در نتیجه سهم دریاچه از آن به شدت کاهش یافته است.

 عوامل فوق و نیز دخالت های انسانی باعث شده تا نیزارهای وسیع هامون که همانند فیلتر در مقابل گل و لای ناشی از سیلاب های بهاری و نیز پوشش و سایه بانی در سطح برای جلوگیری از تبخیر عمل می کردند، از بین بروند.

 ورود رسوبات به درون گودال های عمیق و طبیعی دریاچه که می توانستند در طول تابستان آب را درون خود حفظ کنند، موجب پر شدن این گودالها و کاهش اختلاف ارتفاع نقاط مختلف آن شده و در نتیجه آب ورودی که میزان آن سال به سال هم کمتر می شود، در سطحی وسیع پخش گشته که این منجر به افزایش تبخیر و خشک شدن کامل دریاچه در تابستان میگردد.

پس از تبخیر آب نمک محلول در آن باقی مانده و به رسوبات کف دریاچه که اغلب از نوع رس هستند، افزوده می شود. نمک چسبندگی ذرات رس را کاهش داده و باعث تشکیل نوعی خاک سبک که در اصطلاح عامیانه به آن شوره می گویند، میگردد.

 با وزش بادهای ۱۲۰ روزه این رسوبات سبک به سمت حاشیه جنوبی دریاچه جابجا میشوند ولی به علت وجود جنگل های گز، گیاهان بوته ای و نیز بازمانده نیزارها از حرکت آن ها جلوگیری شده و به مرور زمان سبب تشکیل تپه های وسیعی در حاشیه جنوبی هامون سابوری شده است که هرساله هم دچار افزایش ارتفاع شده و در نتیجه آبگیری آن ها حتی در هنگام سیلاب های بهاری نیز امکان پذیر نیست. 

متاسفانه دولت افغانستان بدون در نظر گرفتن پیامدهای زیست محیطی نرسیدن آب به تالاب بین المللی هامون با احداث سد کمال خان در نزدیکی مرز ایران و ایجاد دو کانال انحرافی یکی به سوی گود زره و دیگری به نواحی شرقی ایالت نیمروز و احداث سد بخش آباد بر روی رودخانه فراه، عملا ورود آب در حالت طبیعی را به تالاب غیرممکن ساخته است که اثرات زیانبار آن بر هامون سابوری بیشتر از بخش های دیگر تالاب است. زیرا در نتیجه آن اغلب درختان گز و بوته های مهارکننده تپه های فوق الذکر بر اثر نرسیدن آب به تدریج خشک شده و کارآیی خود را برای مهار این رسوبات جابجا شده از دست می دهند و چون در شمال سیستان واقع شده اند و جهت وزش بادهای ۱۲۰ روزه از شمال به جنوب می باشد، تقریبا کل منطقه سیستان (ایران و افغانستان) و حتی شهرهای زاهدان، میرجاوه، خاش (واش) و بخش هایی از پاکستان را تحت تاثیر قرار داده و مشکلات زیست محیطی شدیدی را از طریق انتشار ذرات گرد و غبار با غلظت بسیار بالا خصوصا در تابستان، ایجاد خواهد کرد.

با این توصیف اگر دریاچه هامون به خشکی کامل برسد اثرات مخرب زیست محیطی آن امکان زندگی را برای هر جنبنده ای در سیستان غیرممکن خواهد کرد.

آمار منتشر شده توسط سازمان هواشناسی استان بلوچستان و سیستان نشان میدهد که پر آب شدن هامون باعث شده از چهار روز هوای پاک در سال ۹۵ در منطقه سیستان تعداد روز‌های هوای پاک به بیش از ۱۹۰ روز در سال ۱۳۹۸ برسد. در این سال تنها حدود ۴۰ درصد از تالاب آبگیری شده است. این آمار ثابت میکند که آبگیری تالاب هامون چه نقش حیاتی در حیات منطقه دارد.

علاوه بر این از آنجا که کشاورزی اصلی ترین فعالیت برای حیات در منطقه است، بلاشک قطع این جریان و محدودیت منابع آبی برای مصارف کشاورزی، آسیب جدی به مردم بومی منطقه می زند و می تواند منجر به آسیب های انسانی شدید، مهاجرت های گسترده و تخلیه مناطق مرزی کشور شود.

از آنجا که در کشور افغانستان بحث میل شدید به توسعه با رویکردهای غلط حاکم است، مسائل زیست محیطی هیچ جایگاهی در برنامه های توسعه افغانستان ندارد. از طرفی باتوجه به سابقه رژیم حاکم بر ایران در بی توجهی به محیط زیست و علی الخصوص سیاستهای بیگانه انگاری مردم بلوچستان و سیستان توسط جمهوری اسلامی، هیچ امیدی در راستای تلاش برای حل این معضل از طرف طرفین وجود ندارد.

 بنابراین نیاز مبرم به دخالت جامعه بین الملل در یافتن راه حلی گشایشگر در این مسئله احساس میگردد. امیدواریم که سازمانها و ارگانهای محیط زیستی و حقوق بشری و در راس آنها کشورها و قدرتهای غرب و شرق که توانایی حل این مشکل را دارند، در اسرع وقت دست به اقدامات عملی زده و جلوی نابودی حیات تالاب هامون را بگیرند.

Be the first to comment

Leave a Reply

Your email address will not be published.


*