هر سال مراسم مربوط به “روز جهانی زن” در کشورهای مختلف برگزار میشود. هشتم مارس روزی است که به صورت نمادین جهت تأکید بر حقوق زنان و انتقاد از تضییع حقوق آنها در برخی کشورها تعیین شده است. روز زن نشان دهندهی عزم راسخ و فداکاریهای بىباکانهی زنان آگاه و پیشرو برای احقاق حقوق خود از جمله داشتن حق رأی، حق تحصیل، حق انتخاب کردن، حق انتخاب شدن و حق شرکت کردن در زندگی اجتماعی- سیاسی جامعه است.
از آغاز جنبش زنان در سال ۱۹۰۸ میلادی در نیویورک این جنبش توانسته است به بسیاری از خواستههای مهم خود از جمله حق برابری زن و مرد در جوامع دموکراتیک دست پیدا کند. با وجود این زنان همچنان در کشورهای در حال توسعه و بخصوص در کشورهایی که دین و دولت از یکدیگر جدا نیستند از نابرابریهای اجتماعی، سیاسی، قضایی و حقوقی رنج میبرند. با تلفیق قوانین دینی در قوانین حقوقی و قضایی این کشورها، زنان از ابتداییترين حقوق انسانیشان در مقايسه با جوامع پيشرفته محروم، و به عنوان شهروندان درجه ۲ محسوب میگردند.
با سقوط رژیم شاهنشاهی در ایران زنان که امیدوار به استقرار نظامی دموکراتیک بودند تا ضمن رفع تبعیض و نابرابری جنسیتی بتوانند در سایهی حقوق برابر با مردان از احترام و منزلت انسانیای که شایستهی آن بودند برخواردار شوند، با سد آهنین قوانین زن ستیز رژیم استبدادی جمهوری اسلامی مواجه شدند.
جمهوری اسلامی ایران با گنجاندن بایدها و نبایدهای ضد زن در قانون اساسی و تصویب قوانین قضایی- حقوقی که بر اساس آن تبعيض آشکار بين زن و مرد روا داشته میشود و نیز با اجرای قانون حجاب اجباری که وسیلهای برای عقب نگاه داشتن زنان در حوزهی فعالیتهای اجتماعی میباشد، خود را در رديف ستمکارترين نظامھاى قرن به ثبت رسانده است. سنگسار فجیعترین و غیر انسانیترین شکل مجازات زن هنوز هم در رژیم جمهوری اسلامی رواج دارد.
در جمهوری اسلامی زنان نمیتوانند به مقامهای بالای سیاسی و حقوقى نائل شوند و طبق قانون اساسی هیچ زنی از حق رسیدن به مقام رهبری کشور، مقام قضايى یا دینی برخوردار نیست. در بسیاری از موارد حقوقى از جمله شهادت حقوقی، وراثت و خونبها حقوق زنان نصف مردان به حساب میآید.
بخش انکارناپذیری از مبارزات دموکراسی خواهانهی کنونی در ایران بر دوش زنان مبارزی است که برای رسیدن به دموکراسی و حقوق انسانی مبارزه میکنند. از خودگذشتگیها و جانفشانیهای زنان در قیام آبان ماه سال گذشته بر هیچ کسی پوشیده نیست.
جمھورى اسلامى ايران تداوم حيات ننگين خود را در اعمال سياستھا و قوانين تبعيض آميز جنسیتى، ملى و مذھبى يافته و با سماجت ھر چه بیشتر سعى در ايجاد تفرقه و نفاق ميان فعالين برابرى خواه دارد، اما اکنون که عصر آگاھى و اطلاعات است، زنان بیش از پیش به حقوق خود آشنا شده، برای به دست آوردن آن به پا خواسته و همواره با به چالش کشیدن نظام برای رسیدن به حقوق خود مبارزه را ادامه دادهاند.
در این میان به دلیل عقب نگاه داشته شدن ساختارهای اقتصادی و اجتماعی جامعهی بلوچستان و نگاه امنیتی رژیم ایران، از کار سازمانها، مراکز و نھادھاى مدافع حقوق زنان بلوچ ممانعت میشود. بنابراین زنان بلوچ علاوه بر ستم جنسیتی از ستم ملی نیز رنج میبرند. بدليل نبود امکانات آموزشی درصد بالایی از زنان بلوچ از آموزش محروم شدهاند. تعداد زنان مشغول به کار در ادارات دولتی بسیار محدود است و در پستهای تصمیم گیرندهی دولتی نیز نمیتوانند حضور پررنگی داشته باشند. بدين سان آنها به شھروندان درجهی دوم و سوم تبدیل شدهاند.
در جوامعی مانند بلوچستان که میزان آگاهی و حق طلبی زنان به سبب عوامل عدیدهای چون باورها و بینشهای دست و پا گیر وارداتی، از امکان رشد و ترقی کمتری برخوردار شده است، زنان تحت ستمهای بیشتری هستند. حال آنکه در سنت سکولار، اخلاقگرا و برابری طلب ملت بلوچ، زنان از جایگاهی برابر نسبت به مردان برخوردار بودند و آنچه امروز در جامعهی مردسالار شدهی بلوچستان شاهدش هستیم نتیجهی فرهنگی وارداتی است که پس از اشغال بلوچستان در زمان پهلوی اول جامعهی بلوچستان را دستخوش تغییرات ناخوشایند کرد.
با وجود همهی این اجحافات زنان بلوچ به خوبی نشان دادهاند که نه تنها شایستگی برابری با مردان را دارند بلکه در بعضی از موارد از تواناییهای بیشتری برخوردارند. مادر میر کَمْبَرْ، مادر دۆدا و بالانچ، بانلی مادر ملک میران و گل بی بی خواهر دادشاه و بسیاری دیگر از شیرزنان بلوچی بودهاند که صلاحیت و شایستگی خود را در میدان مبارزه پا به پای مردان بلوچ نشان داده و آن را به اثبات رساندهاند.
در حال حاضر بسیاری از زنان و دختران آگاه و تحصیلکردهی بلوچ با وجود تبعیض به مدارجی دست یافته و در بسیاری از فعالیتهای اجتماعی، فرهنگی و سیاسی پا به پای مردان بلوچ شرکت فعال دارند.
این جای بسی خوشحالی است که جامعهی زنان بلوچستان به دنبال بازیافت هویت خود بوده و حاضر به تسلیم شدن در مقابل قوانین و سنن زن ستیزانهی جامعه و رژیم آخوندی نمیباشد.
حزب مردم بلوچستان که براى رفع ھر گونه تبعيض نژادى، ملى، زبانى، فرھنگى و جنسیتى مبارزه میکند، در برنامه و اساسنامهی خود دربارهی “برابری کامل حقوق زن و مرد در همهی زمینهها و حمایت از تشکلات زنان و مبارزه با تبعیضات جنسیتی” با صراحت تاکید نموده است. حزب مردم بلوچستان بر این باور است که زنان نیمی از جمیعت ھر ملتى را تشکیل میدهند و باید از حقوق برابر با مردان در تمام عرصهها برخوردار باشند. رسیدن به حاکمیت ملی مردم بلوچ يا ھر ملت ديگرى بدون مبارزهی دوشادوش زنان و مردان و تأمين حقوق برابر انسانی آنها در جامعهاى دموکراتيک امکانپذیر نیست. ضرورت پيوند سازمان یافته و ناگسستنى در مبارزه براى رفع ستم از زنان و مبارزه برای رفع ستم ملی از آنجا ناشى میشود که ھر دو، مبارزات برابرى طلبانه و رھايى بخش از جامعهی استبداد زده بوده و ھيچکدام به تنھايى قادر به شکست ديو استبداد قرون وسطايى و نھادينه کردن دموکراسى در جامعه نخواھند بود.
حزب مردم بلوچستان فرا رسيدن سالروز جھانى و تاريخى “زن” را به شيرزنان و شيرمردان مبارزى که براى حقوق برابر انسانى زنان با مردان مبارزه میکنند شادباش گفته و به جان باختگان اين مبارزه برابرى طلبانه درود میفرستد.
حزب مردم بلوچستان/ مارس ۲۰۲۱
Be the first to comment