تکه هایی جدا از وطن و نقشه های دشمن!!

روزگاری بود که بلوچستان یک نام و یک نشان داشت ، مردمانش جنس هم بودند و هم زبان ، سفره هایشان اگر رنگین نبود اما حرمت و عزتی داشتند ولی ناگهان جهان سمت و سویی دیگر به خود گرفت و بلوچستان قربانی قدرت طلبان مرکزگرا گشت و بنام ناسیونالیست و مذهب هر همسایه ای، تکه از آن را به جبر و زور برای خود برداشت و بلوچستان ماند و نام و نشانی جدید. 

جبر جباران البته به آن نیز بسنده نکرد و بنام پیشرفت و آبادنی دوباره تیغ بُرّان؛ بر دست گرفتند و شاخ و برگ های این درخت کهن را بریدند و به دیگران پیوند زدند. 

یکی از این شاخه های زیبا را به کرمان پیوند زدند ، شاخه ای که از آن به بعد هرگز دوباره سبز نشد و هر روز پژمرده تر از دیروز میشود. غیر این هم نمی توانست باشد، مگر می‌شود شاخه ای بدون ریشه سبز شود؟! مگر می‌شود فرزندی بدور از مادر خوشحال باشد؟! 

به نام آبادانی؛ هویت و زبان ساکوان آن شاخه را به سرقت بردند و امروز با صدقه پروری عزت نفس آنها را نیز به تاراج می برند. بلوچستانی که در فرهنگ غنی اش، گدایی را عار میداشت ، فرزندانش امروز گرفتار قدرت هایی شده اند که سرنوشت آنها را گدایان درگاه خویش می خواهند و چه سرنوشتی تلخ تر از این برای فرزندان کمبر و بانڑی!!!

پ. ن: در هفته های اخیر سپاه پاسداران به عنوان حکومت پنهان در ایران با در تنگنا قرار دادن ملت بلوچ؛ اکنون در مناطقی از قسمت های “رودبار زمین” در حال توزیع گوشت بین مردم است تا بتواند با سوء استفاده از فقری که بر این مردمان تحمیل کرده اند؛ عضوگیری و در بین بلوچ ها هرچه بیشتر نفوذ کند.

Be the first to comment

Leave a Reply

Your email address will not be published.


*