رسانک/ در چند دهه گذشته، سیاستهای جمهوری اسلامی ایران در قبال ملت بلوچ، نهتنها نشانی از توسعه و پیشرفت نداشته، بلکه بهطور سازمانیافته در جهت تضعیف، تحقیر و حاشیهنشینسازی این ملت بوده است. حاکمیت با تفکیک جغرافیایی مناطق مختلف بلوچستان و واگذاری آنها به استانهای همجوار همچون گیاوانزمین و رودبارزمین، به بهانه غیرقابل مدیریت بودن مساحت گسترده بلوچستان، وعده توسعه داده بود، اما اکنون که سالها از این تفکیک گذشته، مشخص شده که نهتنها توسعهای رخ نداده، بلکه شرایط زیست شهروندان بلوچ در مناطق جدا شده، به مراتب وخیمتر از گذشته و حتی بدتر از سایر نقاط بلوچستان شده است.
محرومیت شدید در حوزههای آموزشی، بهداشتی، اقتصادی و خدماتی، فقدان حضور شهروندان بلوچ در مناصب مدیریتی و نهادهای رسمی، نبود زیرساختهای اولیه و تبعیض ساختاری، گواهی آشکار بر این واقعیت است که هدف اصلی نظام، نه توسعه، بلکه در حاشیه نگهداشتن و بیصدا کردن ملت بلوچ است. این سیاستهای تحقیرآمیز اما تنها به سلب منابع و خدمات محدود نمانده، بلکه جمهوری اسلامی ایران از طریق سازوکاری خطرناکتر و فرسایندهتر، یعنی مخبرپروری و جاسوسسازی در درون جامعه، به جنگ روانی و ساختاری علیه مردم بلوچ روی آورده است.
ایجاد فضای بیاعتمادی، تشویق مردم برای جاسوسی علیه همشهریان خود و گسترش بدگمانی و تفرقه، یکی از ابزارهای همیشگی حکومت برای کنترل مناطق ناآرام و تحت ستم بوده است. در بلوچستان، این روند بهصورت برنامهریزیشده اجرا شده و بسیاری از مردم تحت فشار فقر و محرومیت، یا در نتیجه فریب و شستوشوی فکری، به همکاری با نهادهای امنیتی و نظامی جمهوری اسلامی کشیده شدهاند. حاصل این روند، بازداشت، زندانی شدن و حتی کشته شدن شهروندان بیگناهی است که تنها به دلیل تلاش برای گذران زندگی، توسط همین مخبرها شناسایی، معرفی و قربانی شدهاند.
تازهترین نمونه این سرکوب سیستماتیک، حمله نیروهای متعدد مسلح رژیم جمهوری اسلامی ایران به بندر کلاهی در شهرستان میناب است؛ حملهای که هزاران شهروند بلوچ را بیکار کرده، منازل بسیاری از آنان را مصادره کرده و زندگی صدها خانواده را در خطر از هم پاشیدن قرار داده است. این وضعیت، نهتنها نمونهای از شدت سرکوب و بیرحمی حاکمیت است، بلکه نتیجه مستقیم اطلاعاتی است که توسط مخبرین محلی به دستگاههای امنیتی و قضایی منتقل شده است.
این پروژه مخبرپروری، با ایجاد شکافهای عمیق اجتماعی، اعتماد عمومی در میان ملت بلوچ را از بین برده، فضای زندگی را مسموم کرده و مردم را در برابر هم قرار داده است. در این فضا، هرگونه همبستگی و تلاش برای مقاومت جمعی، با خطر لو رفتن و سرکوب مواجه است.
رژیم جمهوری اسلامی بهجای پاسخگویی به مطالبات بهحق ملت بلوچ و تلاش برای حل ریشهای مشکلات مزمن منطقه، با ابزارهای فریب، سرکوب و مخبرسازی سعی در کنترل جامعهای دارد که تنها جرمش، مطالبه کرامت، برابری و زندگی انسانی است. اما واقعیت آن است که تاریخ نشان داده، هیچ نظامی با ابزار جاسوسی و نفرتپراکنی، نتوانسته مردمی را که به هویت و آزادگی خود باور دارند، برای همیشه خاموش نگه دارد. ملت بلوچ، با تمام سختیها، همچنان ایستاده است.
Be the first to comment