نامگذاری روز بیست و چهارم ژانویه به عنوان روز جهانی آموزش توسط یونسکو و تصویب آن در مجمع عمومی سازمان ملل متحد نشان از اهمیت این مقوله در گسترش صلح، زندگی بهتر و پیشرفت جهانی دارد.
حزب مردم بلوچستان در شرایطی این روز را گرامی میدارد که کودکان بلوچ از آموزش به زبان مادری خود محروم هستند.
از روزهای آغازین اشغال بلوچستان توسط پهلوی اول که با نظم نوین و پروژهی دولت – ملت سازی آن مصادف بود تاکنون یعنی به مدت بیش از نود سال، همچنان به مردم بلوچ به عنوان غیرخودیهایی نگریسته می شود که همواره باید در تمام عرصههای اجتماعی، سیاسی، اقتصادی و فرهنگی عقب نگه داشته شوند. در واقع مسئله بلوچ به عنوان موضوعی امنیتی برای حکومتهای مستقر در ایران مطرح بوده است. یکی از نتایج این نوع نگاه، تبعیض و ایجاد شکاف در بحث آموزش بوده است.
پس از ادغام بلوچستان در ایران، به مدت بیش از سه دهه تعداد اندکی توانستند در حد فهم انجام فرامین و تصدی مشاغل دون پایه تا سطح ابتدایی آموزش ببینند. سطح سواد اولین گروه از کارمندان و حتی آموزگاران بلوچ در سطح دبستان بوده و تعداد فارغالتحصیلهای دانشگاهی بلوچ در سراسر بلوچستان از تعداد انگشتان یک دست هم تجاوز نمینمود. به دلیل فشارهای حکومتی بر روشنفکران بلوچ در آن زمان و حتی حذف فیزیکی تعدادی از آنها توسط حکومت، اکثریت تحصیل کردههای بلوچ ترجیح دادند که پس از اتمام تحصیلات به بلوچستان باز نگردند. وضعیت مدارس حتی در شهرها تأسف بار و فاقد استانداردهای لازم بود. هرچه فاصلهی مناطق تحت پوشش آموزش و پرورش از شهرها بیشتر میشد، کلاسهای درس خشتی – گلی و کپری بیشتر رخ مینمودند و تنها یک آموزگار مسئول آموزش پایههای اول تا ششم میشد.
با روی کار آمدن رژیم جمهوری اسلامی در ایران نه تنها معضل مدارس خشتی – گلی و کپری حل نشد بلکه بر تعداد آنها افزوده گردید. در مدارس و مراکز آموزش عالی، دانش آموزان و دانشجویان بلوچ به جز تبعیضات نهادینه شدهی مربوط به دوران پهلوی، دچار تبعیضات مذهبی سازمانیافته و مغزشویی با هدف شیعهگستری و تسریع آسمیلاسیون یا همانند سازی فرهنگی اجباری شدند؛ سیاست جنایتکارانهای که با گذشت بیش از چهل سال از عمر رژیم فعلی به قوت خود باقیست و روز به روز بر شدت آن افزوده میشود.
نهادینه شدن بیش از هشتاد درصدی فقر در میان مردم بلوچ و بیکاری گستردهای که در نتیجهی واگذاری مشاغل به مردم غیر بومی در جهت تشویق آنها به مهاجرت و اسکان در منطقه با هدف تغییر بافت جمعیتی صورت گرفته، موجب گردیده است که امید به آینده و یافتن شغل مناسب نسبت به سطح تحصیلات در میان مردم بلوچ از میان برود و جوانان بلوچ به جای ادامهی تحصیلات عالیه که مستلزم صرف سالهای زیادی از عمر و منابع مالی فراوان است، برای تأمین معاش روزانه به کارهای کاذب و خطرناکی چون حمل و نقل مواد سوختی دست بزنند.
به اینها باید محرومیت جمعیت قابل توجهی از کودکان بلوچ از شناسنامه را اضافه نمود که نتیجهی آن عدم برخورداری از حق آموزش برای این کودکان، با وجود استعدادهای زیاد است؛ و علاوه بر این آن عدهای که دارای شناسنامه بوده و امکان شرکت در کلاسهای درس را دارند نیز باید نگاه نژادپرستانهی تعداد زیادی از آموزگاران سطح ابتدایی غیر بلوچ را تحمل کنند، بطوریکه در سالهایی که نمره دادن رایج بود، به جای تدریس صحیح مطالب درسی به دانش آموزان و دلسوزی برای آنها، به دانش آموزان ضعیف نمرهی قبولی میدادند تا پس از اتمام دورهی ابتدایی از فهم دروس راهنمایی و دبیرستان عاجز بوده و مجبور به ترک تحصیل شوند.
با شیوع همهگیری کرونا و آموزش دیجیتالی بیش از دو سوم خانوادههای بلوچ قادر به تهیهی امکانات دیجیتالی برای فرزندان خود نبودهاند: یا به دلیل فقر نتوانستهاند تلفن هوشمند و هزینهی اینترنت را تهیه نمایند، یا در بسیاری از مناطق زیرساختهای مربوط به شبکهی اینترنت فراهم نبوده است. بطوریکه همواره در شبکههای اجتماعی با تصاویر دانش آموزانی برخورد کردهایم که به منظور شرکت در کلاسهای آنلاین علاوه بر سرمای طاقت فرسای زمستان باید مشقت و خطرات جانی صعود به کوههای مرتفع را متحمل شده تا به اینترنت دست یافته و بتوانند در کلاسهای آنلاین شرکت کنند.
آموزش و ایجاد امکانات آموزشی در بلوچستان زمانی میتواند امکانپذیر گردد که مردم بلوچستان به حق حاکمیت خود رسیده باشند تا در سایهی آن تبعیضات موجود از میان برداشته شده و امکان آموزش برابر برای همهی ساکنان بلوچستان فراهم شود.
حزب مردم بلوچستان / ژانویه 2022
Be the first to comment