
✍️ ماهکان بلوچ
رژیم جمهوری اسلامی ایران، به جای آنکه ملت بلوچ را در تصمیمگیریها و مدیریت نیروهای مسلح نقشآفرین کند، آنان را به جایگاههای فرودست و عملیاتی محدود کرده است تا صرفاً نقش «گوشت دم توپ» را ایفا کنند. حضور بلوچها در سطوح فرماندهی یا مدیریتی تقریباً غیرممکن است، چرا که حکومت مذهبی شیعه آنان را بهعنوان بیگانه و حتی دشمن مینگرد. به هر روی، این الگو با مهندسی پاسدار نورعلی شوشتری مطرح و تقویت شد، بهطوری که بلوچهای بیکار را با وعدههای مالی محدود و امیدهای کاذب شغلی حداقلی جذب کردند. با توجه به وضعیت اقتصادی دشوار منطقه، بسیاری از جوانان بهظن خود برای کسب لقمهای نان به ناچار جذب سپاه با عنوان «بسیجی» شدند، بیآنکه بدانند سپاه بسیاری از آنها را بهصورت ابزاری و بهعنوان مخبر و مهره سوخته جهت از بین بردن خود و همنوعانشان استفاده میکند.
بر پایه تحقیقات، این سیاست به جای اشتغالسازی ایمن و پایدار موجب شکلگیری چرخهای آسیبزا شده است؛ بومیسازی نیروهای عملیاتی بدون رعایت عدالت و ترفیع آنها در مدیریت و تصمیمگیری بیانگر اهداف شوم رژیم است. افراد محلی در خط مقدم تنشها قرار گرفتهاند، بیآنکه در آینده سیاسی و امنیتی منطقه، نقش تعیینکنندهای داشته باشند. واقعیتهای میدانی نشان میدهد که رژیم گروههای محلی بسیجی را در مقابل سایر بلوچهای مخالف حکومت قرار داده و در هر دو طرف، متأسفانه بلوچها مقابل یکدیگر قرار میگیرند و نابود میشوند.
هر سال نمایشهایی تحت عنوان «هفته بسیج» برگزار میشود که هماکنون در حال اتمام است. رژیم فریبکار با این نمایشهای نمادین و تبلیغاتی تلاش میکند چهرهای همگانی، مردمی و داوطلبانه از این ساختار «بسیج» ارائه کند؛ اما حقیقت این است که فاصله میان این تصویر رسمی و واقعیتهای میدانی زندگی محرومین بلوچ، شکاف قابل توجهی دارد. توانمندسازی واقعی بلوچها تنها زمانی رخ میدهد که نه صرفاً در نقش نیروهای عملیاتی، بلکه بهعنوان شریک تصمیمگیر، مدیر، فرمانده و صاحب حق انتخاب در ساختارهای سیاسی و امنیتی حضور یابند؛ در غیر اینصورت بلوچهای عضو سپاه باید هوشیار باشند و خود را بازیچه حکومت نکنند.
Be the first to comment