
به گزارش رسانک، امروز پنجشنبه ۱۱ اردیبهشت ماه ۱۴۰۴، فرمانده نیروی زمینی سپاه، سردار «محمد پاکپور»، در اظهاراتی عجیب و نفرتپراکنانه در مراسمی تحت عنوان یادواره نظامیان کشتهشده راسک و چابهار در فروردین ماه سال گذشته، مدعی شد که از آبان ماه سال ۱۴۰۳ تاکنون (حدود پنج ماه) «۱۵۰ تروریست در سیستان و بلوچستان دستگیر و ۱۰۰ نفر کشته شدهاند». او همچنین از «استفاده از یازده هزار نفر از مردم منطقه در دستههای رزمی» سخن گفت و تلاش کرد با اتهامزنی به سوختبران بلوچ، فضای بلوچستان را امنیتیتر جلوه دهد.
وی در سخنان خود با اشاره به «اتباع بیگانه» بودن عاملان حملات به پایگاههای نظامی راسک و چابهار به قشر سوختبران نیز حمله کرده و در سخنانی غیرواقعی اظهار داشته که عاملان حمله «در پوشش مردم منطقه ما با عنوان سوختبر وارد شده و سلاح و مهمات خود را در دبههای سوخت وارد کرده بودند و در اعترافاتشان گفتهاند که به دنبال ارتباط با یکی از افراد بومی راسک که از کشور متواری شده و به دشمنان پناه برده، هدایت می شدند.»
این در حالی است که بر اساس مستندات منتشرشده توسط رسانههای مستقل بلوچستان از جمله رسانک در طول یک سال گذشته، بسیاری از بازداشتشدگان و کشتهشدگان در بلوچستان، شهروندان عادی و بیگناه بودهاند که قربانی فضای سرکوب و بیعدالتی حاکم بر منطقه شدهاند.
از جمله نمونههای روشن این نگاه سرکوبگرایانه، بازداشت و کشتار چهار شهروند بلوچ به نامهای «محمد رئیسی»، ۲۹ ساله، معروف به «یاسین» فرزند محمد اعظم، «نوید پرکی»، ۲۸ ساله، فرزند محمد صالح، همه اهل شهرستان سراوان، «زاهد پرکی»، ۲۹ ساله، فرزند دُرخان و «صالح پرکی» اهل سیب و سوران است. این افراد بدون هشدار هدف تیراندازی مستقیم قرار گرفتند، مورد هدف گلوله قرار گرفته و بازداشت شدند و پس از ۱۱۳ روز بیخبری، پیکر بیجان آنان به خانوادههایشان تحویل داده شد. مقامات امنیتی در پاسخ به خانوادهها، اظهارات متناقضی ارائه دادند؛ یکبار آنان را به عضویت در گروه جیشالعدل متهم کردند و بار دیگر به حمل مواد مخدر. این تناقضگوییها و امتناع از پاسخگویی، نه تنها نشانهای از بیمسئولیتی مقامات است، بلکه خود سندی بر پنهانکاری سیستماتیک در کشتار و حذف فیزیکی شهروندان بلوچ به شمار میرود.
سیاستهای تبعیضآمیز حکومت جمهوری اسلامی ایران نسبت به ملت بلوچ تنها به عرصههای امنیتی و نظامی محدود نمیشود. محرومیت گسترده از حقوق ابتدایی شهروندی، از جمله نداشتن شناسنامه و مدارک هویتی توسط دهها هزار نفر، یکی از بارزترین جلوههای این تبعیض نهادینه است. این امر نهتنها امکان دسترسی به آموزش، درمان، مسکن و شغل را از بسیاری از بلوچها گرفته، بلکه آنان را در معرض انواع نقض حقوق بشر قرار داده است؛ از بازداشتهای خودسرانه گرفته تا اعدامهای گسترده و بیدادرسی در زندانهای سراسر کشور.
از ۱۹ فروردین ماه ۱۴۰۴ تاکنون، آمار اعدام شهروندان بلوچ به طرز نگرانکنندهای افزایش یافته و نهادهای بینالمللی نیز نسبت به این موضوع هشدار دادهاند. با این حال، حاکمیت ایران به جای توقف و بازنگری در سیاستهای خود، با استفاده از رسانههای حکومتی و فرماندهان نظامی، به فرافکنی، ایجاد رعب و تداوم فضای جنگی در بلوچستان ادامه میدهد.
رژیم جمهوری اسلامی ایران نهتنها به وظایف قانونی و انسانی خود در قبال ملت بلوچ عمل نکرده، بلکه عملاً آنان را به جایگاه «دشمن» تقلیل داده است. نگاه حکومت به بلوچستان، نه از سر دغدغه عدالت و توسعه، بلکه از موضع سرکوب، حذف و تحقیر هویتی بوده است.
سیاستهای امنیتیشده و نظامیزده حاکم بر بلوچستان، در کنار تحقیر و حذف هویتی، تصویر روشنی از یک حاکمیت غیردموکراتیک و مردمستیز را به نمایش میگذارد که برای حفظ سلطه خود، به فرافکنی، تبلیغات دروغ، قتل خاموش و تکرار روایتهای ضدانسانی روی آورده است.
Be the first to comment