✍ مراد بلوچ
سه سال از روزی میگذرد که نام ژینا (مهسا) امینی به نماد مقاومت، عدالتخواهی و کرامت انسانی در ایران بدل شد. قیامی که با شعار «زن، زندگی، آزادی» آغاز شد، فراتر از اعتراض به یک قتل حکومتی، به خیزشی سراسری برای حق حیات و آزادی تبدیل گردید.
واقعیت آن است که جمهوری اسلامی ایران نهتنها به مطالبات ابتدایی و معقول مردم تن نداد، بلکه با خشونت سیستماتیک، زندان، شکنجه و صدور و اجرای احکام اعدام کوشید اعتراضات را خاموش کند. در ذهن حاکمان، هرگونه عقبنشینی به معنای آغاز فروپاشی است؛ از همین رو ابزار بقای خود را در سرکوب عریان و ایجاد فضای رعب جستوجو کردهاند. حکومت با تبدیل اعدام به روال روزانه و سرکوب به یک برنامه نهادی، نشان داد که گفتوگو با جامعه را غیرممکن میداند و بقای خود را در سرکوب بیپایان میبیند.
سه سال پس از قتل مهسا امینی، ایران همچنان با پرسشهای بنیادینی روبهروست: حق پوشش، آزادی بیان، حق زندگی بر اساس انتخاب فردی و پایان دادن به نظام تبعیض. اما جامعه دگرگون شده است. سرکوبهای گسترده نه جنبش را پایان داد و نه خاطره دادخواهی را محو کرد؛ بلکه شکاف میان مردم و حاکمیت را عمیقتر ساخت. امروز از دانشگاهها تا کارخانهها، از خیابانهای تهران تا کوچههای زاهدان، زمزمههای آزادی همچنان زنده است. حکومت توانست صدای اعتراض را موقتاً خاموش کند، اما نتوانست اراده تغییر را نابود سازد.
یکی از اصلیترین دغدغههای حاکمان، پاسخگویی در فردای آزادی است. مردم بارها فریاد زدهاند که قاتلان فرزندانشان، از تهران تا بلوچستان، روزی باید در دادگاهی صالح و مستقل پاسخگوی جنایات خود باشند. این خواست نه فقط یک مطالبه سیاسی، بلکه ضرورتی تاریخی است. جنبش زن، زندگی، آزادی تنها برای آزادی امروز نمیجنگد، بلکه برای عدالت فردا نیز ایستاده است.
تاریخ نشان میدهد هیچ حکومتی با خشونت دائمی و اعدام نتوانسته است خود را جاودانه سازد. هرچند مسیر آزادی در ایران دشوار، پرهزینه و خونبار بوده است، اما استمرار اعتراضات، ایستادگی خانوادههای دادخواه و شکلگیری حافظه جمعی نویدبخش آن است که خواست مردم دیر یا زود سرنوشت سیاسی کشور را رقم خواهد زد.
سومین سالگرد قیام یادآور آن است که این خیزش نه لحظهای گذرا، بلکه نقطه عطفی در تاریخ معاصر ایران است. حکومتی که تنها زبان سرکوب و اعدام را میشناسد، دیر یا زود در برابر جامعهای که برای حق حیات و آزادی برخاسته به زانو درخواهد آمد. صدای مهسا و هزاران قربانی دیگر خاموش نشد؛ این صدا امروز به فریادی سراسری بدل شده که مرزهای جغرافیایی را درنوردیده و دیر یا زود بساط سرکوبگران را برخواهد چید.
Be the first to comment