
✍ مهسا میرلاشاری
آنچه به نام وحدت ملی تبلیغ میشود، در واقع پروژهای هدفمند برای حذف تنوع فرهنگی و زبانی ملتهای غیر فارس است. در این میان، ملت بلوچ یکی از قربانیان اصلی این سیاستهای یکسانسازانه است؛ سیاستهایی که نه تنها زبان و فرهنگ این ملت را به حاشیه رانده بلکه موجودیت هویتیاش را در معرض انکار و تخریب قرار داده است.
زبان بلوچی، زبانی که حق تدریسش را نداریم، با وجود تاریخ کهن و ظرفیت غنی ادبی، در نظام آموزشی منطقه بلوچستان جایی ندارد. کودکان بلوچ باید در مدارسی درس بخوانند که نه زبانشان را میفهمد، نه فرهنگشان را به رسمیت میشناسد. این بیعدالتی آموزشی نه تنها مانع رشد فکری نسل جوان بلوچ میشود، بلکه روند بیهویتی اجباری را نیز تشدید میکند.
فرهنگ بلوچ نیز با همان شدتی که زبانش سرکوب میشود، زیر ضرب رفته است. برگزاری آیینهای سنتی، موسیقی، لباسهای بومی، شعر و ادبیات بلوچی همواره با نگاهی امنیتی مواجه بوده است. هنرمندان و نویسندگان بلوچ تحت تعقیب قرار میگیرند، آثارشان سانسور میشود و نهادهای فرهنگی مستقل سرکوب میگردند. آنچه در بلوچستان جریان دارد، فقط تبعیض نیست؛ حذف سیستماتیک فرهنگی و زبانی است. این سیاستها تلاشی است برای تغییر بافت اجتماعی و فرهنگی منطقه، تضعیف همبستگی ملت بلوچ است.
ما بهعنوان بخشی از این ملت، سکوت نخواهیم کرد زیرا زبان فقط ابزار ارتباط نیست؛ بلکه بخش جدایی ناپذیر از هویت محسوب میشود و زبان بلوچی، بازتاب روشن هویت ملی ملت بلوچ است بنابراین مبارزه برای حفظ زبان و فرهنگ بلوچ، مبارزه برای آزادی، برابری و کرامت انسانی است.
Be the first to comment