
به گزارش رسانک، روز پنجشنبه ۱۱ اردیبهشت ماه ۱۴۰۴، سردار «محمد پاکپور» فرمانده نیروی زمینی سپاه پاسداران در مراسمی موسوم به یادواره کشتهشدگان نظامی در راسک و چابهار، با طرح ادعاهایی عجیب و غیرواقعی از کشته شدن ۱۰۰ نفر و بازداشت ۱۵۰ تن دیگر طی پنج ماه گذشته در بلوچستان خبر داد. وی در ادامه، ضمن تلاش برای امنیتیتر کردن فضای بلوچستان، با اتهامزنی به قشر سوختبر، مدعی شد که عاملان حملات نظامی، در پوشش سوختبری وارد شده و از دبههای سوخت برای حمل سلاح استفاده کردهاند. او همچنین از «استفاده از یازده هزار نفر از مردم منطقه در دستههای رزمی» سخن گفت و مهاجمان را «اتباع بیگانه» معرفی کرد، در حالی که شواهد میدانی نشان میدهد هدف چنین اظهاراتی چیزی جز تخریب وجهه عمومی بلوچها و استمرار سرکوب نیست.
در کنار این اظهارات مقام بلندپایه سپاه، ادعاهای گاهبهگاه و نفرتپراکنانهای نیز از سوی مقامات و رسانههای رسمی جمهوری اسلامی ایران مطرح میشود که در آنها تلاش میشود ملت بلوچ را «قاچاقچی»، «تر.وریست» و … معرفی کنند. این رویکرد، نه تنها در سخنان مقامات نظامی که در دهههای اخیر بارها در روایتسازیهای رسانههای حکومتی نیز بازتکرار شده است. از جمله این تلاشها میتوان به فیلمهای سفارشی و سریالهایی اشاره کرد که در آنها بلوچها به عنوان خلافکار، تبهکار یا مزدور بیگانه به تصویر کشیده میشوند. این در حالیست که واقعیتهای میدانی در بلوچستان، چیزی کاملاً متفاوت را نشان میدهد؛ جامعهای مورد هدف سرکوب، محرومشده از حقوق طبیعی و تحت فشار که با وجود انواع تبعیض، برای بقا، کرامت انسانی و هویت ملی خود مبارزه میکند.
پس از اعتراضات سراسری سال ۱۴۰۱ که بلوچستان به مدت سیزده ماه به طور پیوسته و با ایستادگی مثالزدنی علیه ظلم به خیابان آمد، تلاشهای جمهوری اسلامی برای تخریب چهره ملت بلوچ وارد مرحله جدیدی شد. حکومت که از اتحاد، آگاهی و مقاومت ملت بلوچ در برابر سرکوب به هراس افتاده بود، اکنون بار دیگر با تبلیغات هدفمند، سخنرانیهای جنگطلبانه و پمپاژ اخبار دروغین، سعی دارد تصویر تحریفشدهای از این ملت در اذهان عمومی بسازد.
بر اساس مستندات منتشرشده توسط رسانههای مستقل بلوچستان از جمله رسانک در طول یک سال گذشته، بخش بزرگی از افراد کشته یا بازداشتشده در این مدت، شهروندان بیگناه و عادی بودهاند که قربانی فضای سنگین سرکوب، بیعدالتی و بیپاسخگویی حاکمیت شدهاند. اتهامزنیهای بدون سند و پروندهسازیهای دروغین از جمله ابزارهاییست که نهادهای امنیتی برای توجیه بازداشت و حذف فیزیکی مردم بلوچ به کار گرفتهاند.
تبعیض ساختاری جمهوری اسلامی ایران علیه ملت بلوچ تنها به حوزه نظامی محدود نمیشود. دهها هزار شهروند بلوچ بهدلیل نداشتن شناسنامه و مدارک هویتی، از ابتداییترین حقوق انسانی چون آموزش، بهداشت، مسکن و شغل محروم هستند. این محرومیت برنامهریزیشده، آنان را در معرض بازداشتهای خودسرانه، سرکوب خشونتبار و حتی اعدامهای بیدادرسی قرار داده است. تنها از ۱۹ فروردینماه ۱۴۰۴ تا دستکم دهه اول اردیبهشتماه، موج تازهای از اعدامها در زندانهای مختلف کشور علیه شهروندان بلوچ آغاز شده و ادامه داشته که واکنش نهادهای بینالمللی را نیز در پی داشته است.
با این حال، جمهوری اسلامی به جای توقف و بازنگری در سیاستهای ضدانسانی خود، با بهرهگیری از رسانههای حکومتی و سرداران نظامی، به فرافکنی، ایجاد فضای جنگی و توجیه جنا.یات علیه ملت بلوچ ادامه میدهد. این در حالیست که مسئولیت حکومت نه تقابل، بلکه پاسخگویی و رفع ریشههای ظلم ساختاری است.
نگاه جمهوری اسلامی به بلوچستان، نه از منظر عدالت و توسعه، بلکه از جایگاه سلطهگرانه و تحقیرآمیز بوده است. ساختار امنیتیشده و نظامیزده حاکم بر منطقه، در کنار سیاستهای حذف هویتی، چهرهای آشکار از یک حکومت مردمستیز را نشان میدهد؛ حکومتی که برای بقای خود، به دروغپردازی، فرافکنی، سرکوب خشن و روایتسازیهای ضدانسانی متوسل شده است.
Be the first to comment