به گزارش رسانک، امروز پنجشنبه ۱۱ اردیبهشت ماه ۱۴۰۴ و همزمان با اول مئی، روز جهانی کارگر، در حالی فرامیرسد که کارگران بلوچ نهتنها از حقوق ابتدایی شغلی محرومند بلکه در سالهای گذشته بهدلیل سیاستهای تبعیضآمیز جمهوری اسلامی ایران، با خشونت، سرکوب و حتی مرگ مواجه شدهاند.
جمهوری اسلامی ایران نهتنها اشتغالی در گستره بلوچستان ایجاد نکرده، بلکه بسیاری از کارگران بلوچ را در نقاط مختلف به بهانههای مختلف بازداشت، کشته یا به دلیل نداشتن شناسنامه و مدارک هویتی به افغانستان رد مرز کرده است؛ در حالیکه آنها نسل در نسل در همین سرزمین زندگی کردهاند.
«عبدالمنان رخشانی (عبدالرحمن بلوچیخواه)»، کارگر ۲۹ ساله، سرپرست خانواده و دارای سه فرزند، یکی از دهها کارگر بلوچ است که در روز جمعه خونین زاهدان در تاریخ ۸ مهر ۱۴۰۱ با تیراندازی مستقیم نیروهای نظامی جان باخت. او مانند هزاران کارگر بلوچ دیگر، در شرایط سخت اقتصادی و بدون حمایتهای قانونی، تنها برای تأمین نیازهای خانوادهاش تلاش میکرد.
«لالمحمد آنشینی»، فرزند شریف، یکی دیگر از کارگران بلوچ و سرپرست خانواده بود که در همان روز با شلیک مستقیم نیروهای سرکوبگر کشته شد. لالمحمد از جمله شهدای گمنامی است که نامش کمتر در رسانهها شنیده شده است. او تلفن همراه نداشت و با دستان پینهبستهاش خرج خانوادهاش را درمیآورد. در روزی که جان باخت، پدر نابینای سالخوردهاش در فراق فرزندش نالههای دردآلودی سر میداد که هر وجدان بیداری را به گریه میانداخت.
«محمداقبال نایبزهی»، کودک کار بلوچ، متولد ۲۰ دی ۱۳۸۳، از دیگر جانباختگان جمعه خونین زاهدان است. او که حتی شناسنامه نداشت، نانآور خانهای فقیر بود. مادرش در سخنانی تلخ گفته بود: «همین بچه نانآور خانه ما بود.» محمداقبال نیز در ۸ مهر ۱۴۰۱، در سن کمتر از ۱۸ سالگی، با گلولهی نیروهای نظامی جمهوری اسلامی جان باخت.
بسیاری از جانباختگان جمعههای خونین زاهدان و خاش از قشر کارگر جامعه بودند و این کارگران بیصدا و جانباخته، نمادی است از ستمی که ملت بلوچ در سایهی جمهوری اسلامی متحمل میشود؛ ملتی که حتی در روز جهانی کارگر، بهجای بزرگداشت و حمایت، با گلوله، تبعیض و نقض حقوق مواجهاند.
Be the first to comment