علل افزایش خشونت و سرقت مسلحانه در بلوچستان ✍ عبدالستار دوشوکی (مرکز مطالعات بلوچستان ـ لندن) دردآور است اما انکار حقیقت راه حل نیست؛ باید کالبدشکافی شود زیرا بلوچستان به “دنیای غرب وحشی” تبدیل شده است. یقیناً این آن بلوچستانی نیست که من می شناختم. رسانه‌های خبری بلوچستان مانند “رسانک” تقریبا هر روز خبر از قتل شهروندان بلوچ توسط عوامل مسلح ناشناس, آدم ربایی, گروگان گیری, دزدی, درگیری های مسلح طایفه ای, سرقت مسلحانه و غیر انسانی, حتی کودک ربایی برای اخاذی و مواردی مشابه آن دارند. برای واکاوی چرایی و آسیب شناسی علل ریشه‌ای این خشونت‌های مسلحانه تحلیل های جامعه شناختی فراوانی ارائه شده است. مسئولین و رسانه های وابسته به حکومت عوامل مختلفی را به عنوان مولفه‌های درگیر با این پدید رو به رشد مطرح می کنند که عمدتا سرزنش قربانی و یا نبود زیرساخت های فرهنگی و بافت جغرافیایی ـ قومیتی را مطرح می کنند که به باور نگارنده توجیهات مضحکی از طرف حاکمیت است زیرا نیم قرن پیش بلوچستان همین بافت جغرافیایی ـ قومیتی را داشت و بعنوان مثال می توانم از زادگاه خودم چابهار که این روزها یکی از کانون های قتل و سرقت مسلحانه و آدم ربایی است, بگویم.

دقیقا بیاد دارم در اوایل دهه پنجاه شمسی برای اولین بار سرقت جزیی از یک مغازه صورت گرفت که شهر کوچک چابهار در آن زمان را شوکه کرد. همه می گفتند تا آن زمان سرقت سابقه نداشته و مولفه ای به نام قتل برای مردم ناشناخته بود و محلی از اعراب نداشت. اما امروز به یُمن وجود نامبارک رژیم جمهوری اسلامی قتل و سرقت و آدم ربایی و خشونت عریان روزمره و عادی شده است. براستی چرا؟
 
روند افزایشی گروگان گیری, درگیری‌های طایفه‌ای و سرقت های مسلحانه از زمانی آغاز شد که سپاه در به در به دنبال عوامل بسیجی برای همکاری و احداث پایگاه های بسیج عشایری می گشت و برخی از عوامل فرصت طلب و حتی تبهکار بالقوه مسلح شدند و در کنار دریافت حقوق از سپاه, با سرقت های مسلحانه نیز امرار معاش اضافی می کردند. سپاه نیز دخالت و حضور گسترده خود را به دلیل گسترش خشونت و “شرایط ناامن” توجیه می کرد و روز به روز فربه تر و قدرتمندتر می شد. تا اینکه کار به این شرایط بسیار وخیم و مرگبار رسیده است. نکته قابل تامل اینجاست که اکثر سارقین مسلح که در روز روشن مشغول جرم و جنایت هستند هرگز دستگیر نمی شوند.
 
افسارگسیختگی خشونت مسلحانه و سرقت اموال دیگران مختص بلوچستان نیست, بلکه در جای جای ایران ویران شده رواج یافته است. زیرا نظام دزدسالار (Kleptocracy) سارقان مسلح بر کشور حاکم است که خشونت را در بطن جامعه نهادینه کرده است. بقول شیخ اجل سعدی “اگر ز باغِ رعیّت مَلِک خورد سیبی؛ برآورند غلامانِ او درخت از بیخ. به پنج بیضه که سلطان ستم روا دارد؛ زنند لشکریانش هزار مرغ به سیخ”. لذا در سایه چنین نظامی فرایند فرگشت سارقان سیب ـ دزد دیروزی به باندهای مخوف مسلح بی‌رحم امروزی تکامل معکوس یافته است.
 
اما در بلوچستان پدیده “مامورین سارق” یا “سارقان مسلح مامورنما” وجود دارد که به دلیل جو امنیتی شدید و ملاحظات نهادهای اطلاعاتی کمتر مورد فراکافت و فروگشایی قرار گرفته است. البته علاوه بر سارقان مسلح مامورنما, متاسفانه نمی توان همه موارد را به مامورین بسیج عشایری وابسته به سپاه منتسب کرد و از ره سفید شویی و عیب پوشی بخشی از جامعه آسیب دیده را در کلیت خویش مبرا دانست. نکته حیرت آور دیگر, همانگونه که در ویدیوی سرقت مسلحانه خشونت بار ضمیمه این مقاله رویت می شود, کاربرد خشونت غیرضروری است. مثلا در یک سرقت مسلحانه از یک مغازه, مغازه دار هیچگونه  مقاومت و ایستادگی نشان نمی دهد. بلکه خود را در گوشه مغازه به کنار می‌کشد تا سارقان هر چه را خواستند به سرقت ببرند. اما سارقان مسلح سنگدل و ظالم بدون آنکه ضرورتی باشد برای ایجاد رعب و وحشت مغازه دار را نیز مورد ضرب و شتم بی‌رحمانه قرار می‌دهند که بیمارگونه به نظر می رسد.

اینگونه موارد در بلوچستان رو به افزایش است. چند روز پیش سارقین مسلح بعد از سرقت گوسفندان یک چوپان مظلوم بنام “نظر براهویی” در چراگاهی در خارج از خاش, وی را نیز با گلوله به قتل رساندند. چنین جنایت و بی رحمی هایی در بلوچستان هرگز سابقه نداشته اما اکنون به رویه ای عادی تبدیل شده است.
 
اعدام های بی رویه, اعمال خشونت و کشتار سوختبران و سرکوب و زندان توسط حکومت در بلوچستان باعث فروپاشی هنجارها و معیارهای اجتماعی و اخلاقی در نزد اقلیتی متمرد و حریص شده است که سریع ترین ابزار پولدار شدن را لوله تفنگ می دانند و بس! وقتی یک حکومت مستبد و دزدسالار ده‌ها میلیارد دلار بیت المال همین مردم را صرف حمایت یک رژیم تبهکار و آدمکش دیگر مثل بشار اسد می کند و با صاحبان مال و معترضین به این سرقت و چپاول با خشونت و ارعاب برخورد می کند, سرایت این فرهنگ تبهکاری و جنایت لگام گسیخته به لایه های اجتماعی جامعه حتمی الوقوع و احترازناپذیر خواهد شد؛ که نمونه بارز آن را در این ویدئو که نمادی از رفتار حکومت است، می بینیم.

Be the first to comment

Leave a Reply

Your email address will not be published.


*