برگزاری کنفرانس «زن، زندگی، آزادی» و آینده زنان و اقلیت ها در کشور سوئیس

به گزارش رسانک، روز چهارشنبه ۲۱ شهریور ماه ۱۴۰۳، یک کنفرانس به همت سازمان حقوق بشر کردستان – ژنو و با همکاری نماینده‌ پارلمان سویس از ژنو، خانم یورانس فیلمن ریله با حضور دبیرکل حزب مردم بلوچستان با هدف بررسی “آینده زنان و اقلیت ها پس از دو سال از جنبش ژینا” برگزار شد.

ناصر بلیده‌ای، دبیر کل حزب مردم بلوچستان نیز در این کنفرانس شرکت کرد. وی در بخشی از سخنان خود ابراز داشت که جنبش با قتل حکومتی ژینا امینی و با شعار مترقی «ژن، ژیان، آزادی» در  کوردستان شروع شد و به دیگر نقاط ایران تسرّی یافت و بلوچستان از همان ابتدا به این جنبش پیوست. مردم بلوچ یک دلیل داخلی نیز برای پیوستن به این جنبش داشتند. یک کودک دختر بلوچ توسط فرمانده نیروهای انتظامی در چابهار مورد تعرض قرار گرفته بود.

اگر چه تظاهرات در کردستان شروع شده بود اما بلوچستان به مرکز ثقل آن تبدیل شد. در حالی که در جاهای دیگر ایران تظاهرات کم رمق و یا پایان یافته بود در بلوچستان این تظاهرات‌ همچنان ادامه داشت. جنبش «زن، زندگی، آزادی» ترکیبی از چندین جنبش متفاوت و ناهماهنگ بود. در میان این‌ها جنبش مردم کورد و بلوچ و همینطور جنبش ضد مردسالاری زنان جنبش‌های مطرح و برجسته بودند.

وی اضافه کرد: درهم تنیدگی و همبستگی در این جنبش‌ها وجود داشت و همچنین جنبش «زن، زندگی، آزادی» سبب شد که مردم در ایران یک همبستگی ضد استبدادی و ضد تبعیض را تجربه بکنند. اما این همبستگی نتوانست بخش‌های غیرفعال جامعه را با خود به خیابان بیاورد و همزمان این همبستگی به یک هماهنگی عملی  که بتواند به موج انقلابی قدرتمندی تبدیل بشود و موجبات تغییر رژيم و شروع یک پروسه‌ دمکراتیک را فراهم کند، نیانجامید از جمله دلایلی که این امر به تحقق نپیوست کثرت اجتماعی در جامعه‌ی ایران بود.

بلیده‌ای ادامه داد: بخشی از یک گروه اجتماعی مسلط که به دلیل مخالفت با سیستم تئوکراتیک کنونی در اپوزیسیون قرار دارند و چه در زمان حکومت پادشاهی و چه در جمهوری اسلامی از حقوق اقتصادی، فرهنگی و تصمیم گیری و نمایندگی و مزیت‌های دیگر برخوردار بوده‌ است، گروه‌های دیگر اجتماعی را هم‌تراز با خود نمی‌داند و حقوق اکثریت جامعه را انکار می‌کند. در اپوزیسیون بخشی از جامعه که هویت او مبتنی بر هویت کشوری و حاکمیتی است از مزیت‌های زبانی، تاریخی، فرهنگی، اقتصادی و سیاسی نسبت به اکثریت جامعه برخوردار است. با توجه به اینکه رژیم ایران یک رژیم تئوکراتیک استبدادی و مرکزگرا و ضد زن و مخالف حقوق جنسیتی است، نمایندگان این گروه خواهان اتحاد براساس حداقل‌ها هستند و حداقل‌هایی مانند سکولاریزم و برابری جنسیتی را کافی می دانند و در مقابل حقوق ملیت‌ها برای برابری فرهنگی و ملی در ایران مقاومت نشان می‌دهند و خواهان این هستند که این ملت‌ها که در طول دهه‌ها و سده‌ها از ستم مضاعف رنج برده‌اند حق‌طلبی برابری‌خواهانه فرهنگی و زبانی نداشته باشند و براساس حداقل‌ها به اتحادی بپیوندند که رهبری آن به عهده‌ی آنها است و شرایطش را هم آن‌ها تعیین می‌کنند. با این حال از این ملیت‌ها انتظار هرگونه فداکاری را دارند تا بلکه بعدها به حقوق آن‌ها بر اساس شرایط آن‌ها رسیدگی بشود. این نمی‌تواند اتحاد و اطمینان از یکدیگر را فراهم بکند.

دبیر کل حزب مردم بلوچستان افزود: در چنین شرایطی بسیاری از این گروه‌ها با جوامع دموکراتیک در ارتباط هستند و فعالیت‌های مستمر ترویجی با هدف جلب حمایت‌های بین‌المللی انجام می‌دهند. ما از نمایندگان کشورهای دموکراتیک انتظار داریم که در ارتباطات خود با آن‌ها خواستار برنامه و سیاست آن‌ها در ارتباط با ملیت‌ها بشوند و از آن‌ها بخواهند که خواست‌های ملت‌های تحت ستم ایران چون حق برابری جنسیتی و آزادی مذهبی، اندیشه و بیان را در یک سیستم غیر متمرکز فدرال برآورده کنند تا از امکان ارتباط و حمایت اخلاقی بهرمند شوند. صرف مخالفت و مبارزه بر علیه استبداد حاکم به معنی دموکرات و لیبرال بودن نیست. همانطور که انقلاب ایران در سال ۵۷ نشان داد و برخی دیگر از انقلاب‌ها نشان داده‌اند.

پس از کم رمق شدن جنبش ژینا رژیم شرایط را برای زنان و اقلیت‌های ملی بدتر نموده است؛ قوانین ضد زن تصویب کرده و به فعالیت‌های گشت ارشاد شدت بخشیده است. ملت‌هایی مانند کرد و بلوچ قبلا نیز بیشترین تعداد اعدام‌ها را در ایران داشتند، با این حال اعدام‌ها در میان این دو ملت به شدت افزایش یافته است. مثلا ما مردم بلوچ چیزی بین ۴ تا ۵ درصد جمعیت ایران هستیم اما بیش از ۲۰ تا ۳۰ درصد اعدامی‌ها را در ایران تشکیل می‌دهیم. بعد از جنبش ژینا رژیم به اعدام‌ها افزوده است و درصد اعدامی‌های مردم بلوچ بالا رفته است.

این اعدام‌ها اگر چه بیشتر به اتهام قتل و یا قاچاق مواد مخدر صورت می گیرند اما در منطقه‌ای مثل بلوچستان این اعدام‌ها سیاسی هستند و به قصد ایجاد فضای ترور، وحشت و انتقام‌جویی صورت می‌گیرند. ما مردم بلوچ هم‌اکنون بالاترین آمار اعدام‌ها را نسبت به جمعیت در جهان داریم.

ناصر بلیده‌ای در پایان گفت: ما از نمایندگان کشورهای دموکراتیک انتظار داریم که در ارتباطات خود با دولت ایران آن‌ها را تحت فشار بگذارند تا اعدام‌ها را متوقف کنند. هر دولت دیکتاتوری جنایت‌ها و سرکوبگری‌های خود را پنهان می‌کند و از این واهمه دارد که جنایت‌هایش رسانه‌ای بشود. جوامع بین‌المللی در اعلامیه‌هایی که در محکومیت به اعدام‌ها صادر می‌کنند به این مسئله اشاره کنند که بلوچ‌ها به دلیل اینکه یک اقلیت ملی در ایران هستند و برای احقاق حقوق خود در ایران مبارزه می‌کنند اعدام می‌شوند.

Be the first to comment

Leave a Reply

Your email address will not be published.


*