مرثیه ای با اقتباس از “سوگنامه مظفری” در سوگ تک درخت نخل که در طی قرون در مقابل طوفانها سر خم نکرد اما دیشب (۲۵ اسفند ماه ۱۴۰۰) به تبر خصمِ ناخلفِ نادانِ بداندیش، به زمین افتاد.
باید گفت شرمت باد ای دستی که بد بودی بدتر کردی…
“ز چشمه سار درک، خون تازه می جوشد
سپاه سیاه شب پی قتلِ ستاره می کوشد
ز دشتِ واقعه بنگر ابلیس با تبر می آید
به شام تیره ی دریا و کویر شب فروز می آید
مگر سپاه پلیدی دوباره خون کرده ست
زپشتِ باره عزیزی دگر نگون کرده ست
هنوز پیکر مجروح عشق بر صحراست
هنوز کشتی بی نوح قوم بر دریاست
شب هجوم شغالان به تپه های خموش
شبی غنود، ز فریاد و بانگ نوشانوش
بریده باد دو دستی که از بداندیشی
برید با تبر خصم رشته ی خویشی
تک درخت نخل خطه را به کشتن داد
به رسم ناخلفی، خانه را به دشمن داد”
شعر با اقتباس از “سوگنامه مظفری”
ویدیو از مرکز مطالعات بلوچستان
عبدالستار دوشوکی
Be the first to comment