دامی به نام بسیج در کمین مردم بلوچستان

رسانک/ از اولین اقداماتی که رژیم بعد از انقلاب سال ۱۳۵۷ برای حفظ قدرت و کنترل امور در ایران انجام داد، تاسیس سازمانی به نام بسیج به فرمان خمینی بود.

این سازمان از زیر مجموعه های سپاه پاسداران و به عنوان بازوی اصلی سپاه در کنترل شورش های مردمی محسوب میشود، یکی از ترفندهای سپاه برای کنترل مردم ، نفوذ در عامه مردم با عضویت آنها در بسیج و جمع آوری اطلاعات از بین آنهاست و این کار را با تطمیع آنها و دادن امتیازات متفاوت در رده های مختلف سنی و اجتماعی انجام می دهد؛ از سهمیه دانشگاه تا حمایت های مالی و معنوی و امتیازات مختلف سعی در عضو گیری از بین عامه مردم دارد، علی الخصوص آنهایی که در شرایط سخت اقتصادی هستند.

در بلوچستان این تلاش ها از بدو انقلاب شروع شده بود ولی تا سالها در این زمینه توفیق چندانی حاصل نمی کردند و از طرف مردم نه تنها استقبال چندانی نمیشد بلکه نگاه مردم به افرادی که عضو بسیج شده بودند کاملا منفی بوده و از آنها با اصطلاحاتی مثل “مخبر” که حاضر بودند بخاطر موقعیتی ناچیز به مردم و ملت بلوچ خیانت کنند یاد میکردند و به همین علت تلاش های سپاه در عضو گیری با ناکامی روبرو شده بود.

این امر با وجودیکه تلاش هایش بیشتر متوجه بخشی از جامعه بود که از موقعیت اجتماعی پایین در جامعه برخوردار بودند و از روش تطمیع آنها با وعده های مختلف و به امید ترفیع اجتماعی و برخوردار کردنه آنها از فرصت هایی که بتوانند جایگاه بالاتری در جامعه پیدا کنند انجام میشد که البته آن هم بیشتر با مسلح کردن آنها و دادن قدرت نظامی و حمایت از آنها علیه دیگر اقشار جامعه انجام میشد ولی با وجود همه اینها موفق به جذب تعداد اندکی شده بود و این یک ناکامی بزرگ برای سپاه در بلوچستان محسوب میشد. اما این تلاش ها از سال ۸۸ شکل دیگری گرفت ، از سال ۸۸ که سپاه بطور رسمی مسئولیت امنیت بلوچستان را بدست گرفت سعی در عضو گیری به روشی جدید کرد، با توجه به فقر عمیق در جامعه که خود نتیجه سیاست های استعماری رژیم در بلوچستان بود اینبار با پرداخت حقوق و مزایای ماهیانه و سوء استفاده از فقر جامعه و یا با تهدید و تامین افرادی که از اشرار سابقه دار منطقه بودند توانست صدها نیروی جدید را جذب این سازمان کند و با مسلح کردن آنها وضعیتی جدید را در بلوچستان رقم زد.

با عضویت این نیروهای جدید که از اختیارات و امتیازات زیادی برای اقدامات خودسر برخوردار هستند امنیت بلوچستان را که از قبل در شرایط مناسبی نبود با سرعت بیشتری رو به وخامت پیش برد ، از سیاست های جدید سپاه رودرویی این افراد با مهره های موثر جامعه و حذف نیروهای کارآمد جامعه از طریق این نیروهای خودسر است که باعث بروز اختلافات طایفه ای در سطح بلوچستان گشته است. حتی در مواردی این رقابت بین خود گروه های مسلح بلوچ نیز پیش برده شده که نتیجه آن، کشتارهای روز افزونی است که در جای جای بلوچستان شاهد هستیم.

اینها همه نتیجه سیاست های اختلاف افکنی سپاه در میان ملت بلوچ هست. سپاه با توزیع اسلحه در میان عامه مردم و تحریک آنها علیه همدیگر سناریوهایی را در بلوچستان در حال ترسیم هست که آنها را در سوریه و عراق به نتیجه رسانده است.

با توجه به اینکه بسیاری از جوانان بلوچ که از شرایط اجتماعی و اقتصادی سرخورده هستند در دام این سیاست ها می افتند و در فتنه برادرکشی گرفتار میشوند و نتیجه آن اختلاف و استعمار طولانی تر سپاه بر بلوچستان هست.

اکنون بلوچستان که زمانی سرزمین ملت بلوچ بوده ، رسما به استعمار سپاه درآمده و در هر کوچه و برزن آن پایگاهی بنام بسیج مملو از فریفتگانی هست که به این استعمارگران خدمت میکنند و نتیجه آن ترس و وحشتی روز افزون برای ملت بلوچ هست.

ضروری است که این جوانان نیز روزی این ذهنیات استعمار گونه را رها کرده و به این باور برسند که بزرگترین موقعیت اجتماعی، خدمت به این خاک و وطنشان؛ بلوچستان هست و در رکاب سپاه و بسیج ماندن برای آنها جز بدنامی و خیانت در دفتر تاریخ بلوچ نوشته نخواهد شد.

روشنفکران و آگاهان بلوچ نیز از این خطر روز افزون ملت را آگاه کنند و اجازه ندهند جوانان بلوچ بیشتر از این گرفتار این تفکر استعماری رژیم و سپاه شوند.

Be the first to comment

Leave a Reply

Your email address will not be published.


*